|بر بال اندیشه|

سلام خوش آمدید

25 رجب سالروز شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام  بر شیعیان تسلیت باد

امام کاظم علیه السلام دنباله برنامه علمی پدر را گرفت و حوزه ای -نه بـه وسعت دانشگاه جعفری- تشکیل داد و به تربیت شاگردان بزرگ و رجال علم و فضیلت پرداخت. سید بن طاووس می نویسد: گروه زیادی از یاران و شیعیان خاص امام کاظم علیه السلام و رجال خاندان هاشمی در محضر آن گرد می آمدند و سخنان گهربار و پرسش های حاضران را یادداشت می نمودند و هر حکمی که در مورد هر پیش آمدی صادر می نمود، ضبط می کردند.1

سید امیر علی می نویسد: در سال 148 امام جعفر صادق علیه السلام در شهر مدینه در گذشت. ولی خوشبختانه مکتب علمی او تعطیل نشد، بلکه به رهبری جانشین و فرزندش موسی کاظم علیه السلام شکوفایی خود را حفظ کرد.

  • ۰ نظر
  • ۰۳ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۰۰
  • حیـدر کـرار

فیسبوک: آخرین بازدید؛ 14 دقیقه قبل

گوگل پلاس: آخرین بازدید؛ 7 دقیقه قبل

ویچت: آخرین بازدید؛ 2 دقیقه قبل

  وایبر: آخرین بازدید؛ 12 دقیقه قبل

واتساپ: آخرین بازدید؛ 1 دقیقه قبل

قرآن: آخرین بازدید...

ألم یأن للذین آمنوا أن تخشع قلوبهم لذکر الله

آیا وقت آن نرسیده است که دلهاى مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل کرده است خاشع گردد؟!

  • ۰ نظر
  • ۲۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۷:۰۰
  • حیـدر کـرار

خدایا تو را سپاس که مولایم ((علی علیه السلام است)))

13 رجب سالروز ولادت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی علیه السلام و روز پدر به تمامی شیعیان تبریک و تهنیت باد!!

اى مردم! در طریق هدایت از کمى پویندگانش وحشت نکنید، زیرا مردم گرد سفره‏اى اجتماع کرده‏اند که سیرى آن کوتاه و گرسنگى آن بس طولانى است. اى مردم! رضایت و نارضایتى (نسبت به عملى از اعمال) موجب وحدت مردم (در کیفر و پاداش) مى‏شود (مگر نمى‏ دانید) ناقه ثمود را تنها یک نفر پى کرد؛ امّا کیفر و عذاب الهى آن، همه قوم ثمود را فرا گرفت، زیرا همگى به عمل آن یک نفر راضى بودند. خداوند سبحان مى ‏فرماید: «فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِینَ»؛ آن قوم ناقه را پى کردند و سرانجام (هنگام نزول بلاى فراگیر) پشیمان شدند و طولى نکشید سرزمین آنان همچون آهن گداخته‏اى که در زمین نرمى فرو رود با صداى وحشتناکى فرو رفت.

  • ۰ نظر
  • ۲۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۰۲
  • حیـدر کـرار

چرا در عصر ما اعتکاف در ماه رجب صورت می گیرد در حالی که روایات، فضیلت زمان اعتکاف را منحصر در ماه رمضان بر شمرده است؟

تردیدی نیست که در هر زمان که روزه صحیح باشد، اعتکاف نیز صحیح است؛ ولی از متون دین استفاده می شود که بهترین زمان برای انجام آن، ماه رمضان به ویژه دهه آخر آن است. اعتکاف در ماه رجب، هر چند در متون دینی به صورت صریح و روشن یافت نمی شود، اما در برخی روایات آمده از امام سجاد علیه السلام می فرماید: لقضاء حاجة مؤمن أحب إلى الله من صیام شهرین متتابعین و اعتکافهما فی المسجد الحرام « برآورده کردن نیاز برادر مؤمن بهتر است از دو ماه روزه پی در پی در مسجد الحرام و دو ماه اعتکاف در آن مکان مقدس »  عوالی اللآلی ج 1 ص 113

در این حدیث به طور ضمنی اعتکاف در ماه های حرام از جمله ماه رجب، یادآوری شده است. افزون بر آن، خصوص ایام البیض ماه رجب سفارش فراوان به روزه داشتن، دعا کردن و برآورده شدن حاجات و مانند آن شده است و شاید این امر نیز باعث اهمیت اعتکاف در ماه رجب گردیده است، لذا این گفته برخی نویسندگان که در خصوص ماه رجب روایاتی یافت نشده، صحیح به نظر نمی رسد.

  • ۱ نظر
  • ۲۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۱:۳۴
  • حیـدر کـرار
خطاب من به زنها و دختران جوانی که برای خود نمایی زیبایی های خود را به نمایش میگذارند تا آنهایی را که در قلبهایشان مرض نیست را وسوسه و آنهایی را که در قلبهایشان مرض هست را وحشی تر سازند این است:     
زن یکی از مظاهر آفرینش خدا است،که بیش از همه بین آنها می درخشد،و واقعاً موجود زیبا و دوست داشتنی است و به همان اندازه میتواند خطرناک باشد،خطری که انسان را از صراط مستقیم دور و در گرداب گناه،جهل و غفلت غرق میکند خداوند تبارک و تعالی در آیه 32 سوره احزاب میفرماید: *یا نساءَ النّبیّ لَستُنَّ کَأحد منَ النّساء اِنِ اتَّقیتُنَّ فلا تَخضَعنَ با لقَولِ فَیَطمَعَ الّذی فی قلبه مَرَضٌ و قُلنَ قولاً معروفاً* ای همسران پیامبر،شما مانند هیچ یک از زنان دیگر نیستید،اگر شما پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آنکه در دلش بیماری است طمع ورز؛ و گفتاری شایسته گویید؛ و در آیه بعد میفرماید: *و قَرنَ فی بُیوتِکنَّ و لا تَبَرَّجنَ تبرَّج الجاهلیّة الاولی* و در خانه هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیّت قدیم زینتهای خود را آشکار نکنید.
  • ۰ نظر
  • ۱۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۸:۲۴
  • سید حسینی

حضرت زینب بعد از تمام شدن خطبه به راه خود ادامه داد تا به دارالاماره رسید. در این هنگام بغض راه گلویش را بست. چرا که او همه جای این خانه را می‌شناخت. اینجا روزی خانه زینب بود، روزگاری که اسم پدرش علی با عظمتی بی‌مانند جهان را پر ساخته بود. اشک در دیدگانش حلقه زد. ولی خودداری کرده، مبادا که گریه خوارش کند. زینب دست راستش را به روی قلبش گذاشت. مبادا از هم بپاشد. در آن دم به اتاق بزرگی رسید و دید عبیدالله بن زیاد ملعون در جایی نشسته که پدرش در آنجا می‌نشست و از میهمانان پذیرایی می‌کرد. امروز دوباره زینب به درون این خانه پا می‌گذارد. در حالی که اسیر و داغ‌دار شده، هیچ وقت زینب مانند امروز احتیاج نداشت که به عظمت روحی و نیروی معنوی‌اش اعتماد کند و به اصالت خاندان و شرافت تبارش پناه برد تا آن طوری که شایسته دختر علی و «عقیله بنی‌هاشم» است، بایستد تا بتواند آن چه را که از او شایسته است، نشان دهد.

  • حیـدر کـرار
مدتی است که خود مسجدالحرام نیز در دست توسعه می باشد، در این گزارش، تصاویری از بازسازی و توسعه مسجدالحرام را می بینیم، امیدواریم که صاحبان امر، لحظه ای درنگ کنند و بیش از این حلقه محاصره را بر مسجدالحرام تنگ نکنند، توسعه و بهینه سازی مطلوب است، اما قبله گاه مسلمانان را به زیر سایه سنگین برجهای سربه فلک کشیده بردن برای ما دلگیرکننده است.

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت علیهم السلام ـ کعبه به عنوان قبله مسلمانان جهان، ارج و قربی ویژه دارد، قبله گاهی که توجه همه مسلمانان را به عنوان «محور وحدت مکانی» به خود جلب نموده، دل بسیاری از ما برای طوافش پر میکشد و آرامشی می گیریم از تماشایش. برای اولین بار که نگاهت به کعبه می افتد، ته دلت خالی می شود، اشک شوق در چشمانت می نشیند و بی اختیار ذوق می کنی.

ما ایرانیها عادت کرده ایم حرمت آثار و اماکن مقدس و تاریخی مان را به شکل خاص و بکر نگه داریم و اجازه ندهیم که جلوه های تمدن مدرن، سایه بر سر آثارمان افکند، در مورد کعبه اما اینگونه نیست، مسجد الحرام که کعبه هم در آن واقع شده، دیر زمانی است که در میان برجهای سربه فلک کشیده محصور شده است.

در آنجا خبری از تخریب چند طبقه یک بنا برای خراب نشدن افق دید مسجد الحرام نیست! (همان اتفاقی که به درستی در حفاظت از میدان نقش جهان اصفهان برای برج جهان نما افتاد) و چند سالی است که وقتی بر پله های مسجد الحرام می نشینی، در افق دیدت برجهای مدرن سر به فلک کشیده و جرثقیلهای بی شمار مشغول کار می بینی، آنجاست که دلت برای کعبه و مسجد الحرام می سوزد، انگار که دارد با فشار برجهای سر به فلک کشیده خفه می شود.

  • حیـدر کـرار
آموزگار حیا و پاکدامنی «زینب»

زیور آلات فدای حیا و عفت!

پس از غارت لباس های امام حسین علیه السلام سپاهیان کوفه و شام به سوی خیمه ها هجوم بردند. لحظاتی تلخ و درد آور بود. زینب کبری علیها السلام بیش از همه تلخی و مخاطرات این تهاجم وحشیانه را احساس می کرد، چرا که از یک سو پاسبان خیمه های حیا و عفت بود و از طرفی دیگر حفظ جان امام زمانش را به عهده داشت. دختر علی علیه السلام که منش و خوی کوفیان را می شناخت، برای حفظ حیای بانوان و قبل از آمدن آنها تمام زیور آلات زنان را جمع کرده و خطاب به عمر بن سعد لعنة الله علیه فرمود: ای عمر بن سعد! سپاهیان خود را از تعجیل و شتاب در غارت خیمه ها باز دار! خود آنچه اسباب و زیور آلات است به شما واگذار می کنیم. مبادا دست نامحرمان به سوی خاندان رسول الله صلی الله علیه و آله دراز شود (و بر قامت حیا و نجابت غباری نشیند) تمامی زیور آلات حتی گوشواره های فاطمه بنت الحسین علیها السلام نیز که یادگار امام بود در محلی جمع شد و پس از آنکه زنان و کودکان در گوشه ای اجتماع کردند، دختر شجاع علی علیه السلام فریاد زد: هر کس میل دارد، وسایل  و زیور آلات را بردارد! عده ای پیش آمدند و هر چه بود غارت کردند..

منبع: أنساب الأشراف، أحمد بن یحیی البلاذری، ج 3، ص 204

  • حیـدر کـرار

امام علیه السلام به مکان خود برگشت آن شب را به تمام بر پا بود، نماز می گذارد، استغفار می نمود، دعا می کرد.

یاران نیز همچنین به قیام پرداختند، نماز می خواندند و دعا می کردند و استغفار می نمودند، طنین صدا مانند طنین آواز خانه زنبور در فضا بلند بود.

یکی به رکوع، دیگری به سجود، یک تن ایستاده، دیگری نشسته بیتوته ای با صفای تجرید داشتند.

سجیه ی حسین در کثرت صلات و کمال صفات این بود. (اللهوف ص57)

سپیده تاریک و روشن و نماز

  • حیـدر کـرار

نازم به غیرتت!

نازم به وفایت!

نازم به برادریت!

نازم به شجاعتت!

أخی! الان انکسر ظهری و قلت حیلتی

  • حیـدر کـرار

با صدای لرزان و خسته گفت: پدر جان! چادر از سرم کشیدند!!!! کلام رقیه سلام الله علیها بود؛

خواهرم بدان تو همچون رقیه ریحانه ای در میدان مبارزه با نفس، در حال نبرد با تیرهای زهرآلود آغشته به هوس و پلیدی ها...

چتر حجاب را با آهنگ «من همچون رقیه ام» در اعلی نقطه عفاف و حیا، باز کن و فطرت پاک خداوندیت را از دام ها و دستان سرد شیطان به آغوش گرم حجاب بسپار..

شاید که تو همانند ریحانه کربلا، رستگار شوی.

  • قاصدک

  • حیـدر کـرار

مصائب آن حضرت بسیار است، آن بزرگوار در سوگ همه امامان معصوم (علیهم السلام) و در سوگ پیامبر (صلی الله علیه و آله) و فاطمه (سلام الله علیها) و در همه رنج هایی که در راه اسلام متوجه مردان خدا می شود و آنها شهید یا مجروح می کردند، مصیبت زده و متأثر می گردد. در اینجا به ذکر مصیبت آن بزرگوار در رابطه با امام حسین (علیه السلام) اکتفا می کنیم.

خاطراه کربلا بسیار جانسوز و غمبار است. هیچکس عمق آن فاجعه را مانند امام زمان (علیه السلام) درک و لمس نمی کند. آن حضرت به یاد مصائب جانگداز امام حسین (علیه السلام) بیاناتی دارد که در اینجا به چند فراز از آن که از زیارت ناحیه مقدسه گرفته شده می پردازیم، در فرازی می فرماید:

«لَئِن اَخَّّرتَنِی اَلدُّهُورُ وَ عاقَنی عَن نَصرِکَ المَقدُور لَاَبکِینَّکَ صَباحَاً وَ مَساءَ ... فَلاَندُبَنَّکَ صَباحَاً وَ مَساءً وَ لَاَبکَینَّ عَلَیکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً»

اگر زمانه مرا تأخیر انداخت و مقدرات مرا از یاری تو جلوگیری کرد، صبح و شب به یاد مصائب تو گریه می کنم و از بام تا شام سرشک از دیده می بارم و ندبه می نمایم و به جای اشک خون می گریم.

  • حیـدر کـرار

 

  • حیـدر کـرار


نگـاره‌ صحنـه‌ای از غـدیـر خـم منسـوب به کتـاب الآثـــار البـاقیــة عن القــرون

الخـالیـــة متـعلق به بیـرونی در کتـــابخانـه دانشگــــاه ادینبورگ انگلستــان

تالیف رسالات گوناگون، جان شیفته وى را خشنود نساخت. لذا بر آن شد، مدینه فاضله اسلامى را به  امت اسلامى عرضه دارد و داستان سال دهم هجرت را در خاطره‌ها زنده کند و آن زمانى است که استعمارگران با حیله‌هاى خاص خود امپراطورى عثمانى را از بین برده‌اند و در عرصه عقیدتى، دولت سنى مذهبى را که به عنوان حکومت اسلامى بر سرزمین پهناورى حکومت مى کرد، از صحنه خارج ساخته‌اند. علامه امینى به عنوان آسیب شناس اجتماعى، اینگونه تشخیص داد که با زوال دولت عثمانى نباید به دولت‌هاى استعمارگر اجازه داد، تا جایگزین دولت؛ ولو ظاهراً اسلامى شوند.

  • حیـدر کـرار

حقیقت این است که امام جواد علیه السلام، بزرگ ترین و مهمترین کار را انجام داد. و اگر در طول زندگى پر برکتش، هیچ کارى نکرده بود جز همینکه پایه هاى امامت را استوار ساخت و خط وصایت و رهبرى را در اهل بیت علیهم السلام ادامه داد و حفظ کرد، همین بس است براى اثبات رفعت و والائى و عظمت و مجد مقام آن حضرت در طول زندگى .
چرا که مجرد وجود آن حضرت علیه السلام به عنوان زعیم و قائد و وصى و امامى که تمامى دشمنان، از اینکه بتوانند به مقام و شخصیت او آسیبى برسانند عاجز گشتند و على رغم خردسالى او و اینکه از هیچ کس جز پدرش که مدتى کم و غیر قابل ذکر را با او به سر برد، علم و معرفتى فرا نگرفته بود، نتوانسته اند در بزرگ ترین ادعایى که داشت با او مقابله کنند...
و نیز قبول امامت و رهبرى او از جانب شیعیان و ملتزم شدن آنان به وصایت و زعامت آن حضرت، در حالى که شیعه متعهد بود به پیروى مطلق از عقل و منطق و همراهى با دلیل قاطع و برهان روشن، در هرگونه شرائط و با هر پیامدى ...
این دو موضوع، از بزرگ ترین و قاطع ترین ادله و براهین حقانیت این خط، و سلامت این راه و روشنى این مسیر مى باشد.

شهادت مظلومانه امام جواد علیه السلام بر شیعیان جهان تسلیت باد

بقیه را در ادامه بخوانید

  • حیـدر کـرار

جنگ نرم یعنی این...

ببینید چطوری ناخود آگاه با ما بازی میکنند!!!؟

خراب کردن مسجد توسط پرندگان خشمگین

  • حیـدر کـرار

حجاب+ساپورت+منجی سلام..

دیگر وقت آن رسیده که سکوتم را بشکنم و دراین جنگ نرم با سلاح قلم بر دشمنان  یورش برم تا... شاید بعضی از مسئولین در خواب مانده و بعضی ازعلما و روحانیونی که احیانأ از تأثیرکلامشان اطمینان ندارند این نوشته ها را دیده و به جنب وجوش بیفتند، هرچند شاید آن ها هنوز هم از بحث و پیگیری این مسائل خجالت می کشند وسطح آن را پایین تر از سطح علمی و معنوی خود می بینند.

  • hoda12

جهاد نکاح+منجی سلام..

جام دینی: چندی پیش بود که فتوای عجیب به اصطلاح «جهاد نکاح» از سوی برخی مفتی‌های سلفی منطقه مطرح شد و توسط شیخ «محمد العریفی» مفتی مشهور سلفی‌های عربستان سعودی تبلیغ شد.

  • hoda12

    هر چند که دیر یادمان افتاده ست      اینکه تو نیامدی دلیلش ساده ست      
ما تا سر کوچه آب و جارو کردیم گفتیم بیا جهان ما آماده ست

شعر از: عباس صادقی زرینی

  • ۵ نظر
  • ۲۸ شهریور ۹۲ ، ۲۰:۳۶
  • havafer

?امامزاده سید بیژن? در شوخی و محاوره زیاد گفته و شنیده می‌شود؛ اما این، یک مزاح نیست، بلکه طبق مستندات سازمان اوقاف و امور خیریه، چنین امامزاده‌ای با نامی ایرانی واقعا وجود دارد.
به گزارش شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) به نقل از ایسنا، ?بیژن? همان ?سیدمحمد? است که در گذشته به‌دلیل وجود دو امامزاده به نام ?سیدمحمد? در روستای ?کُپ سفلی? از توابع استان مازندارن، نام یکی از آن‌ها، به انتخاب مردم محلی تغییر کرد. آن‌ها برای یکی از سیدمحمدها، ?بی‌جِن? را انتخاب کردند، به این دلیل که آن مکان را بدون جن می‌دانستند و بعدها، ?بی‌جن? در محاوره به ?بیژن? تغییر کرد.

  • ۱ نظر
  • ۲۵ شهریور ۹۲ ، ۰۲:۱۹
  • hoda12
به گزارش شیعه آنلاین، هفته گذشته "ناصر العمر" از شیوخ وهابی سعودی مجوز «جهاد نکاح» افراد مسلح و تروریست‌ها در سوریه با محارم خود از جمله خواهرانشان را صادر کرد. وی در اشاره به افراد مسلح و تروریست در سوریه گفته بود: آنها درصورت نبود زنان نامحرم، می توانند با محارم خود از جمله خواهر، مادر، عمه، خاله و غیره جهاد نکاح کنند. این شیخ وهابی در قبال انتقادهای شدید مطرح شده علیه فتوای موسوم به «جهاد نکاح» گفت: برخی امروز در انتقاد از فتواهای مبلغان که به برادران مجاهد (افراد مسلح) در سوریه شتاب می‌کنند در حالی که از جرم‌ها و قتل زنان و کودکان انتقادی نمی‌کنند. در همین راستا سایت "خبر پرس" سوریه اعلام کرد که از اوایل این هفته، جنگجویان تروریست وابسته به "جبهة النصرة" به فتوای "ناصر العمر" عمل کرده و «جهاد نکاح با محارم» را آغاز کرده اند.
  • ۳ نظر
  • ۲۱ شهریور ۹۲ ، ۰۳:۵۰
  • حیـدر کـرار

رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمودند:
 هیچ شخص گرفتاری نیست که امام رضا علیه السلام را زیارت کند، جز این که گرفتاری او برطرف می شود و هیچ شخص گنهکاری نیست که حضرت را زیارت کند، مگر این که گناهانش بخشیده می شود. کامل الزیارات

طرح هدیه صلوات

نثار شمس الشموس آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام 

در سایت انجمن گفتگوی دینی

  • ۲ نظر
  • ۲۱ شهریور ۹۲ ، ۰۳:۱۲
  • حیـدر کـرار

از مرحوم مرعشی نجفی  نقل شده است که یکی از علمای نجف اشرف که به قم آمده بود می گفت: «مدتی برای رفع مشکلی به مسجد جمکران می رفتم و نتیجه نمی گرفتم روزی هنگام نماز دلم شکست و عرض کردم مولا جان! آیا بد نیست با وجود امام معصوم  به علمدار کربلا قمر بنی هاشم متوسل شوم و او را در نزد خدا شفیع قرار دهم؟!» در حالتی میان خواب و بیداری امام زمان -علیه السلام-فرمودند: «نه تنها بد نیست و ناراحت نمی شوم بلکه شما را راهنمایی می کنم که چون خواستی از حضرت ابوالفضل العباس حاجت بخواهی این چنین بگو: یا أبا لغوث ادرکنی

(توجهات حضرت ولی عصر ، ص 160)

  • ۱ نظر
  • ۲۰ شهریور ۹۲ ، ۲۱:۲۴
  • havafer

یکی از دغدعه های دلسوزان فرهنگی؛ عدم تفهیم فلسفه چادر برای نسل جوان بوده است؛ به همین دلیل وقتی خواستند در این باره چاره اندیشی کنند متأسفانه به جای اصل به فرع پرداختند و حواشی را پر رنگ کردند. آنان برای ذائقه سازی، انواع مدلها و طرح های مختلف را به طراحان لباس سپردند و بازار چادرهای جورواجور با نام هایی مثل چادر ملی، دانشجویی، قجری، لبنانی و... داغ شد و هر بار شاهد یک مدل و شوی چادر شدیم؛ آن هم چادرهایی که برخی مصداق تبرج و جلوه گری زنان بودند تا پوشش کامل یک زن مسلمان. بعد از بر پایی نمایشگاه قرآن سال گذشته پیامک های تبلیغی مختلفی داشتیم که یکی از آنها با این خبر همراه بود که 50 نوع مدل چادر در بخش عفاف و حجاب نمایشگاه بین المللی قرآن کریم آماده عرضه برای بازدیدکنندگان است. کنجکاو شدیم تا ببینیم این انواع مدل چادرها چیست، اما متأسفانه چیزی که یافتیم نمایشگاهی از مانکن های منقش شده با چادرهایی که در مدل هایی مختلف سر کرده بودند؛ چادرهایی با کلاهک ها و آستین های سنگ دوزی شده، روبان های رنگی و... وقتی از مسئول بخش پرسیدیم این ها چه چادرهایی است که بیشتراز مانتو خود نمایی می کند؟ گفت: اینها چادرهای مجلسی هستند! مهم حجاب است که این چادرها دارند! باعث تأسف است که عمدا یا سهوا خودمان حجاب را تحریف می کنیم و چادر، این پوشش گرانقدر اسلامی را دستاویز نگاه های  سلیقه ای قرار می دهیم؛ چرا که بعضی از این چادرها از مانتوهای بدن نمای دختران خیابانی زننده تر هستند و به هیچ وجه در شأن یک زن محجبه نیست تا خود را در معرض تبرج و خود نمایی با چنین پوششی قرار بدهد.

سؤال ما این است که فلسفه سر کردن چادر چیست که اینگونه به جانش افتاده ایم و کار دشمن را آسان کرده ایم؟! و نه تنها نتوانستیم با فرهنگ سازی درست، غیر مذهبی ها یا افراد ضعیف را جذب کنیم بلکه با چنین برنامه های کاریکاتوری به جای تقویت بنیه جوانان مذهبی، آنها را هم به بیراهه می کشانیم؛ این خطر فرهنگی را سالهاست که گوشزد کرده ایم.­­

  • ۲ نظر
  • ۱۹ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۵۳
  • حیـدر کـرار
سفارش امام زمان جهت تعجیل در فرجش

در تشرف آقا شیخ حسن سامرایی در سرداب مقدس

  • ۲ نظر
  • ۱۶ شهریور ۹۲ ، ۲۱:۰۰
  • havafer

مولای من! ای کاش آن اوایل که زبان گشودم، نزدیکانم مرا به گفتن یا مهدی وا می‌داشتند. ای کاش مهد کودکم، مهد، آشنایی با تو بود. کاشکی در کلاس اول دبستان، آموزگارم از الفبای عشق تو برایم میگفت و نام زیبای تو را سر مشق دفترچه‌ی تکلیفم قرار می‌داد. آقای من! از کجا آغاز کنم؟ از خود بگویم یا از دیگران؟ از نسل‌های گذشته بگویم یا از نسل امروز؟ از دوستان شکوه کنم. یا از دشمنان؟ از آنانی بگویم که خاطر شریف تو را می‌آزارند؟ از آنها که دستان پدرانه و مهربانت را خون‌ریز معرفی می‌‌کنند؟ از آنها که چنان برق شمشیرت را به رخ می‌کشند که حتی دوستانت را از ظهورت می‌ترسانند؟ می‌خواهم به سوی تو برگردم. یقین دارم بر گذشته‌های پر از غفلتم، کریمانه چشم می‌پوشی؛ می‌دانم توبه‌ام را قبول می‌کنی و با آغوش باز مرا می‌پذیری... من از تو گریزان بودم؛ اما تو هم چون پدری مهربان،همیشه مرا زیر نظر داشتی… العفو… العفو

  • ۱ نظر
  • ۱۴ شهریور ۹۲ ، ۰۸:۰۰
  • havafer
دو وهابی موقع سوارشدن به هواپیما متوجه شدن یکی از مسافران شیعه ست... قرار گذاشتن که اذیتش کنن؛ اولی به دومی گفت: میخواستم تعطیلات برم لبنان؛ اما شنیدم اونجا شیعه زندگی میکنه؛ پیشنهاد شناسنامه بحرینی به من شد اما نپذیرفتم؛ چون اکثریت شیعه هستن... فکر کردم برم عراق شنیدم که عراق هم پرازشیعه است؛ رفیقش گفت: خب چرا نرفتی اروپا?? گفت: اونجاهم تشیع منتشر شده توخیابونا؛ هرجا بری بهشون بر میخوری... همینطور ادامه دادن تا خشم این مسافر شیعه رو در بیارن؛ مسافر شیعه هم با کمال خونسردی بشون رو کرد وگفت: چرا به جهنم سفر نمیکنی؟ شنیدم اونجا تنها جاییست که شیعه ندارد !!!
مرگ بر وهابیون

  • ۰ نظر
  • ۱۳ شهریور ۹۲ ، ۱۲:۵۲
  • حیـدر کـرار

مردی داخل بازار قدم میزد، خانمی را دید با لباسی چسبان، سیمایی زیبا و آرایش کرده و البته ظاهری چشم نواز …، کنار آن خانم مردی را دید که انگار همسرش بود، کمی فکر کرد، نتوانست جلوی خودش را بگیرد، جلو رفت و نگاهی به همسر آن خانم انداخت و گفت: ببخشید اجازه هست کمی به خانم شما نگاه کنم و لذت ببرم ؟
مرد که عصبانی شده یقه اش را گرفت و آن را اعلامیه دیوار کرد، هر آنچه در دهانش بود بیرون ریخت و با عصبانیت گفت: مردک، خجالت نمی کشی ، مگر خودت ناموس نداری ؟
اما مرد در کمال آرامش جمله ای را گفت و رفت.
گفت: مرد حسابی همه بازار دارند بدون اجازه به خانمت نگاه می کنند و لذت می برند تو هیچ نمی گویی ، من آمدم اجازه بگیرم و لذت ببرم تا حداقل عذاب وجدان نداشته باشم، اشکالی دارد؟
اما مرد ناگهان ساکت شد و به اطراف خود نگاهی کرد، بعد از آن سرش را پائین انداخت، انگار چیزی فهمیده بود!!

  • ۰ نظر
  • ۱۲ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۲۰
  • havafer

  • ۱ نظر
  • ۱۱ شهریور ۹۲ ، ۰۶:۵۰
  • havafer

دکتر جواب کرده ها ...

نمیدونم یه آدمی رو که دکترا از نظر بیماری جوابش کردن دیدید یا نه ؟! خیلی عجیب و جالبه!

 طرف بعد از این که میفهمه دکترا دیگه قطع امید کردن : خیلی فکر می کنه، با دیگران رفتار خیلی خوبتری داره، لبخند می زنه به همه، سعی می کنه به همه محبت کنه، کاری کنه که همه ازش راضی باشن...

از طرفی نماز هاش رو سر وقت می خونه، استغفار می کنه از کارای گذشتش و طلب خیر برای آیندش.

سعی می کنه که دیگه گناه نکنه و در نتیجه می خواد از این دنیا سبکـــ  بره ... چون مرگ رو خیلی نزدیک میبینه...

http://s5.picofile.com/file/8139689450/ne70nheq.gif

  • ۱ نظر
  • ۰۹ شهریور ۹۲ ، ۱۲:۲۶
  • حیـدر کـرار

http://s5.picofile.com/file/8140005418/_o.jpg

 غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد    از شما دور شدن٬ زار شدن هم دارد 

هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند

عبد آلوده شده خوار شدن هم دارد

عیب از ماست که هرصبح نمی بینیمت

چشم بیمار شده تار شدن هم دارد

همه با درد به دنبال طبیبی هستیم

دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد

ای طبیب همه انگار دلت با ما نیست

بد شدن حس دل آزار شدن هم دارد

آنقدر حرف در این سینه ما جمع شده

این همه عقده تلنبار شدن هم دارد

از کریمان فقرا جود و کرم میخواهند

لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد

نکند منتظر مردن مایی آقا ؟؟؟؟

 

این بدی مانع بیدار شدن هم دارد

ما اسیریم، اسیر غم دنیا هستیم

غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد

  • ۱ نظر
  • ۰۹ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۳۰
  • havafer

در کتاب أم ... عائشة به یک حقیقت تلخی اشاره شده است که به ذکر آن می پردازیم:

و إن الداعی لخروجها لیس لطلب دم عثمان و انما هو بغضها لعلی رضی الله عنه و استنادهم علی خبر ماء الحوأب.

و بدرستی که علت خروج عایشه در جنگ جمل برای خونخواهی عثمان نبود بلکه علت خروج ، به خاطر بغضش نسبت به علی علیه السلام بود و دلیل این مطلب سگ های آب حوأب می باشد. چون پیامبر از قبل خبر داده بودند.

کتاب فضائل أم ... عائشة صفحه ۲۴ با تعلیق حمزة بن حامد بن بشیر القرعانی چاپ دار السندس الازهر مصر.

جنگ با امیر المومنین جنگ با رسول خداست:

عن النبی صلى الله علیه وآله أنه قال لعلی وفاطمة والحسن والحسین انا حرب لمن حاربتم وسلم لمن سالمتم.

پیامبر خدا به امیر المؤمنین و حضرت صدیقه و امام حسن و امام حسین علیهم السلام فرمودند: هر کس با شما بجنگد گویا با من جنگیده است و هر کسی با شما در صلح باشد با من در صلح است.

  • ۰ نظر
  • ۰۹ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۰۰
  • havafer

خطبة البیان و یا خطبة الافتخار خطبه مشهورى است که به امام علی (علیه السلام) نسبت داده مى‏شود. این خطبه به پیش گویى هایى درباره آینده و معرفى امیرالمؤمنین(علیه السلام) به نقل از خود آن حضرت و همچنین تبیین آخرالزمان و نشانه هاى ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) می پردازد. این خطبه در مصادر حدیثى اصلی ذکر نشده و حتی در نهج البلاغة نیز نیامده و دسترس ترین منبع آن، کتاب الزام الناصب، می باشد.باتوجه به سند و منبع ضعیف خطبه البیان و اشکالات اساسی که به آن وارد می شود، بزرگان علمای شیعه از انتساب این خطبه به امام علی(علیه السلام) خودداری کرده و در کتاب های خودنیاورده اند، و بعضی آن را ساخته و پرداخته غلات و صوفیه می دانند. در این نوشتار به دو محور متنی و سندی می پردازیم:

مقدمه:
درباره موضوع مهدویت اخبار فراوانی وجود دارد؛ از جمله خطبه ای است منسوب به امیرالمؤمنین علیه السلام که به خطبة البیان معروف است. در‎ آغاز این خطبه، اوصافی از امیرالمؤمنین علیه السلام ذکر شده و در ادامه، مباحثی در بارة مهدویت مطرح می شود.
عمده مطالب مهدوی این خطبه به اوضاع آخرالزمان و نشانه های ظهور پرداخته است. این خطبه، ضمن بحث از علائم ظهور، به موضوع سید حسنی پرداخته و درباره حرکت او، برخوردش با امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و تسلیم شدن او و سپاهش برابر امام، صحبت می کند؛ از این روی به بحث و بررسی این خطبه می پردازیم.
ابتدا بخشی از خطبه را که درباره سید حسنی است، بیان کرده سپس درباره سند خطبه و میزان اعتبار آن، بحثی را پی خواهیم گرفت و در پایان، به بررسی متن آن می پردازیم.
متن روایت :
حدثنا محمد بن أحمد الأنباری قال: حدثنا محمد بن أحمد الجرجانی قاضی الری قال: حدثنا طوق بن مالک عن ابیه عن جده عن عبدالله بن مسعود رفعه إلی علی بن ابی طالب علیه السلام:

برچسب های مربوط: خطبة البیان، دانلود کتاب الزام الناصب، متن خطبه، یک استفتاء، نقد و سؤالات، بررسی خطبه

  • ۶ نظر
  • ۰۶ شهریور ۹۲ ، ۰۱:۰۹
  • hoda12
در مواقع گناه با این شماره تماس بگیرید

در کنار کد شهرها و کشورها آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار است

  • ۰ نظر
  • ۰۶ شهریور ۹۲ ، ۰۰:۳۲
  • حیـدر کـرار

برای توضیح این مطلب و پاسخ به معترضان باید گفت: یکی از اموری که در نزد فقهای همهٔ مذاهب از مسلمات است این است که عبادات توقیفی است [۱]؛ یعنی باید مقدار و کیفیت آن به اذن شارع باشد و خروج از آن اندازه بدعت و تشریع محرم به شمار می‌آید.
درحاشیه مغنی ابن قدامه آمده: عبادات توقیفی است و هیچ جزء یا شرطی از آن با قیاس یا علت تراشی ثابت نمی‌شود به ویژه نماز. [۲]
رسول الله (صلی الله علیه و آله) نیز فرمود: این نماز صلاحیت ندارد که چیزی از کلام انسان‌ها به آن افزوده شود. [۳]
بنابراین اهل سنت که جزء اضافی (یعنی آمین گفتن پس ازحمد) را مستحب می‌شمرند، باید دلیلی برای آن اقامه کنند نه شیعیان که به سنت پیامبر عمل میکنند.
نظر اهل بیت علیهم السلام درباره آمین گفتن بعد از حمد
اهل بیت علیهم السلام که نزدیک‌ترین افراد به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هستند، به چنین سنتی فرمان نداده بلکه آن را نفی کرده اند. جمیل بن دراج از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند: هرگاه پشت سر امام جماعت مشغول نماز بودی هنگامی که امام از خواندن حمد فارغ شد بگو: الحمدلله رب العالمین و آمین مگو. [۴]
در روایت دیگری از محمد حلبی نقل شده که از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: هنگامی که از فاتحة الکتاب فارغ شوم آمین بگویم؟ حضرت فرمود: نه [۵].

  • ۱ نظر
  • ۰۶ شهریور ۹۲ ، ۰۰:۱۳
  • حیـدر کـرار

http://s5.picofile.com/file/8140215450/%D8%A2%DB%8C%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%B3%D8%A8%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C_3_.JPG

به نقل از مرکز خبر حوزه، حضرت آیت‌الله سبحانی در نوشتاری پیرامون عقاید سلفیه و نگاه آنان به دین چند سوال از این فرقه پرسیده‌اند. متن این نوشتار به شرح زیر است:
«سلفی‌ها می‌گویند باید از صحابه و تابعان پیروی کرد، زیرا فهم آنان، مقیاس حق و باطل است. آنان در این مورد، با حدیث منقول رسول خدا استدلال می کنند که فرمود: «خیر القرون قرنی ثم الذین یلونهم ثم الذین یلونهم...» ;«بهترین مردم، مردم زمان من هستند. سپس مردمی که پس از آنان می آیند. سپس مردمی که بعد از آن گروه می آیند».(1) آن گاه دوران هر کدام از سه گروه یاد شده را صد سال تخمین می‌زنند که مجموعاً بالغ بر سیصد سال می‌شود. ابن تیمیه و پیروان مکتب او، با این حدیث، سه قرن نخست اسلامی را که هر قرنی از نظر آنان صد سال است، ملاک حق و باطل شمرده و آن چه را که در این زمان انجام گرفته و یا عملاً بر آن صحّه گذارده‌اند، کاملاً می‌پذیرند، چون پیامبر در این حدیث، سه قرن را قرن ممتاز شمرده است. امتیاز این قرن‌ها به خاطر کسانی است که در آن سیصد سال زندگی می‌کردند و لازمه خیر و نیکی آنان این است که گفتار و سکوت آنان را حجت بدانیم.
این نظریه با ابهامات زیادی همراه است.

  • ۰ نظر
  • ۰۵ شهریور ۹۲ ، ۱۶:۵۴
  • حیـدر کـرار

أفلتت من معاویة ریح على المنبر فقال: یا أیها الناس، إن الله خلق أبدانا، وجعل فیها أرواحا فما تمالک الناس أن تخرج منهم. فقام صعصعة بن صوحان فقال: أما بعد فإنّ خروج الأرواح فی المتوضئات سنة وعلى المنابر بدعة، واستغفر الله لی ولکم.

ترجمه:

معاویه روزى به هنگام ایراد سخنرانى ـ روى منبر ـ بادى از خود خارج کرد. و سپس براى توجیه این کار خود گفت: اى مردم خداوند عزوجل بدن ما را آفریده و در آن باد قرار داده، و انسانها نمى توانند از در رفتن آن جلوگیرى کنند. ناگهان یکى از حاضران ـ به نام صعصعة بن صوحان ـ (که یکی از یاران حضرت علی علیه السلام بود) گفت: آرى ولى جاى این کار در بیت الخلاء است نه روى منبر، چون این کار تو روی منبر بدعت است.

منبع: ربیع الأبرار ونصوص الأخیار-زمخشری ج ۵ ص ۱۱۶و ۱۱۷چاپ موسسة الأعلمی للمطبوعات.

حتما برای این یکی هم میگویند اجتهد فأخطأ!!

برچسب: اهانت گوگل به پیامبر(صلی الله علیه و آله) و مسلمانان+سند

  • ۰ نظر
  • ۰۴ شهریور ۹۲ ، ۰۳:۵۵
  • havafer

چقدر گله دارد این روزها جهاد!/این تکفیری های بی خرد/با "جهاد نکاح"  می خواهند/بی آبرویش کنند.1

برچسب: شیخ سعودی همسرش را به جهاد نکاح می فرستد!

  • ۴ نظر
  • ۰۳ شهریور ۹۲ ، ۰۳:۵۲
  • حیـدر کـرار

   در این زمانه کسی بی قرار مولا نیست      انیس خاطر مجنون، خیال لیلا نیست
چقدر حیدر دوران ما غریبی تو میان خانه‌ی ما هم برای تو جا نیست
اگرنیامده‌ای تا به حال حق داری برای آمدن تو دلی مهیا نیست
ز بس که دغدغه‌ی نان و آب بسیار است   دگر کسی ز دل و جان به یاد آقا نیست

گذشت جمعه به جمعه نیامدی تو ولی

مگر که مانده به راه تو چشم زهرا نیست

  • ۰ نظر
  • ۰۳ شهریور ۹۲ ، ۰۱:۰۶
  • havafer

حجم گلوله های سربی به قدری کوچک و تعداد آن زیاد است که خارج کردن آن برای پزشکان کاری مشکل به شمار می رود / این نوع سلاح غیر قانونی در ایالات متحده آمریکا و رژیم اسرائیل ساخته و توسط رژیم آل خلیفه خریداری شده و علیه ملت مظلوم و انقلابی شیعیان بحرین مورد استفاده قرار می گیرد.

به گزارش شیعه آنلاین، "الشوزن" نام نوعی سلاح گرم است که بر اساس قوانین بین المللی از سلاح های ممنوعه به شمار می رود و امروزه بیشتر توسط نیروهای رژیم آل خلیفه با حمایت و پشتیبانی نیروهای اشغالگر آل سعود علیه ملت مظلوم بحرین مورد استفاده قرار می گیرد.

  • ۱ نظر
  • ۳۱ مرداد ۹۲ ، ۰۳:۰۳
  • havafer

هر ‌از‌ گاهی دیده می‌شود که برخی مغرضان به دین و مذهب درصدد تشکیک در اعتقادات و باورهای اصیل مردم هستند.

از آنجایی که اعتقاد به وجود مقدس حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه) و تمایل به درک دوران ظهور آن حضرت با گوشت و خون مردم کشورمان عجین شده، ترویج خرافات باطل به منظور تقدس‌زدایی در این امر شتاب بیشتری داشته است.

تصویر دستکاری شده زیر مصداق بارزی از این دشمنی‌هاست و ناخودآگاه آیه مبارکه «یُرِیدُونَ أَن یُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ؛ آنها می‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند، ولی خدا جز این نمی‏خواهد که نور خود را کامل کند هر چند کافران کراهت داشته باشند.» را به ذهن متبادر می‌کند.

همانطور که در تصویر زیر مشاهده می‌شود به کمک نرم‌افزار فتوشاپ توضیحاتی دروغین به عکس اضافه شده است:

* امام زمان(علیه السلام) به همه زبان‌ها آگاه است

نکته دیگر اینکه عدم تسلط امام زمان(علیه السلام) به زبان فارسی صحت ندارد، چرا که امام معصوم از علم لدنی برخوردار است.

پژوهشکده مهدویت در کتاب «مهدویت، پرسش‌ها و پاسخ‌ها» در این باره می‌نویسد: «بر اساس روایات مربوطه، امام معصوم به همه زبان‌ها آگاه است و با هر کس به زبان خودش سخن می‌گوید؛ مقتضای امامت نیز همین است، ضمن آنکه حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) در زمان غیبت و در تشرفات نیز به زبان شخص مخاطب سخن گفته است؛ زیرا مقتضای ایجاد ارتباط کلامی نیز همین است».

  • ۱ نظر
  • ۳۰ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۳۷
  • حیـدر کـرار

 عمربن‌خطاب:« ای کاش من قوچ خانواده‌ام بودم و آن قدر مرا می‌پروراندند که چاق‌ترین قوچان می‌شدم آنگاه هرکس را دوست می داشتند به دیدارشان می‌آمد پس مقداری از مرا می پختند و مقدار دیگری را سرخ می کردند؛ سپس مرا می‌خوردند و از آن‌ها (به شکل نجاست) خارج می‌شدم و بشر نبودم.

کنز العمال - المتقی الهندی - ج 12 - ص 619

عن الضحاک قال: قال عمر: یا لیتنی کنت کبش أهلی سمنونی ما بدا لهم، حتى إذا کنت أسمن ما أکون زارهم بعض من یحبون فجعلوا بعضی شواء وبعضی قدیدا ثم أکلونی فأخرجونی عذرة ولم أکن بشرا ( هناد حل، هب)

ای کاش واقعا قوچ بودی و قاتل حضرت زهرا نمیشدی.

 

  • ۱ نظر
  • ۳۰ مرداد ۹۲ ، ۰۷:۰۷
  • havafer

زمانی که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم در مکه مبعوث شده و دین اسلام را در میان مردم به صورت علنی اعلام فرمود، با مخالفت قریش و به ویژه سران آن‌ها روبرو شدند. از آن جای که سران قریش قدرت گرفتن دین اسلام را با منافع خود در تضاد می‌دیدند، در برابر رشد روز افزون دین مبین اسلام وحشت کرده و جنگ همه جانبه‌ای را آغاز کردند؛ تا جایی که هر کسی را که مسلمان می‌شد؛ به ویژه اگر از بردگان و کنیزان بود، به شدت مورد آزار و اذیت قرارمی‌ دادند تا از دین اسلام دست بکشند.

نمونه بارز آن کشته شدن یاسر و همسرش سمیه، پدر و مادر عمار بود که تحت شکنجه مشرکان قریش به شهادت رسیدند.

ایمان آوردن عمر ، از دیدگاه اهل تسنن :

عمر بن الخطاب نیز که از سران قریش به شمار می‌آمد ، طبق شهادت بزرگان اهل سنت، از کسانی بود که در برابر دین اسلام و پیامبر گرانقدر اسلام مقاومت شدیدی می‌کرد و هر کسی را که مسلمان می‌شد آزار و شکنجه قرار می داد؛ تا آن جا که بسیاری از مشرکین از ترس وی اسلام نمی‌آوردند و یا اسلام خود را مخفی می‌کردند و اگر اسلام آنان علنی می شد توسط عمر بن خطاب شکنجه می‌شد. ما در این جا فقط به دو مورد اکتفا می کنیم.

  • ۰ نظر
  • ۲۹ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۵۸
  • قاصدک

کودکی با پاهای برهنه بر روی برف ها ایستاده بود و به ویترین فروشگاهی نگاه می کرد..

زنی در حال عبور او را دید. او را به داخل فروشگاه برد و برایش لباس و کفش خرید. و گفت مواظب خودت باش. کودک به چشم های زن خیره شد و پرسید: ببخشید خانم شما... شما... خدا هستید؟ زن لبخند زد و پاسخ داد: نه... من فقط یکی از بنده های خدا هستم. کودک گفت: مطمئن بودم که با او نسبتی دارید... گاهی دیده اید کسانی را که به خاطر نسبت داشتن با شخص بزرگی مباهات می کنند؟

به راستی چه افتخاری بالاتر از اینکه ما با خدا نسبت داریم!‍ انسانها خدا نمی شوند، اما می توانند خدا گونه شوند و انسان خدا گونه، کارهای خدایی می کند.

عبدی طعنی تکن مثلی، تقل للشیء کن فیکون. (حدیث قدسی)

  • ۱ نظر
  • ۲۸ مرداد ۹۲ ، ۰۰:۲۷
  • قاصدک

السلام علیکم یا اهل بیت النبوة

کاش یک شب شمع بودم در شب تار بقیع     تا سحر می‌سوختم چون قلب زوار بقیع 

کاش می‌شد مخفی از وهابیان سنگدل        می‌نهادم نیمه شب صورت به دیوار بقیع

عرض تسلیت و تعزیت به مناسبت سالروز تخریب قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) توسط فرقه وهابیت. در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ هجری قمری قبرستان بقیع به عنوان مهم ترین قبرستان جهان اسلام که چهار تن از ائمه معصومین علیهم السلام در آن مدفون هستند به دست وهابیون سلفی تخریب شد.

  • ۲ نظر
  • ۲۵ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۵۷
  • حیـدر کـرار

  • ۱ نظر
  • ۲۲ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۰۷
  • حیـدر کـرار

گسترش حجاب و عفاف در جامعه نه تنها به تقویت بنیان خانواده و رواج ارزش‌های الهی کمک می‌کند بلکه می‌تواند در برقراری و ایجاد امنیت همه جانبه در جامعه و پاک سازی آن از لوث هر گونه مفاسد اجتماعی مؤثر واقع شود.

شارع مقدس در دین اسلام مجموعه‌ای از باید‌ها و نبایدهایی را قرار داده است تا یک انسان مسلمان بتواند با استفاده از نسخه الهی راه سعادت و خوشبختی خویش را بپیماید، شاید در برخورد اول برخی از این دستورات الهی برای انسان بسیار سخت و مشکل باشد و به زعم خودش سد راهی برای آزادی و اختیار او تلقی شود، اما هنگامی که با تفکر به اصل و بنیان فلسفه احکام نگریسته شود، متوجه می‌شود که این دستور به ظاهر سختگیرانه بهترین راهبرد کمال و سعادت اوست.

  • ۰ نظر
  • ۲۱ مرداد ۹۲ ، ۱۶:۱۶
  • حیـدر کـرار
|بر بال اندیشه|

» بـا قـرار دادن کـد لـوگـوی حمـایتی مـا در سایـت یـا وبـلاگ خود، ضمن یـاری در جهت گســترش عقــاید، زمیــنه آشنـایـی دیــگر کاربـران را بـا ایـن سایت فراهـم آوریـد.

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران