امام صادق علیه السلام از یکی از یارانشان پرسیدند:
چندبار حج رفته ای؟
گفت نوزده حج؛
امام فرمودند: آن را به بیست حج برسان
- ۰ نظر
- ۲۶ شهریور ۰۱ ، ۲۲:۲۳
امام صادق علیه السلام از یکی از یارانشان پرسیدند:
چندبار حج رفته ای؟
گفت نوزده حج؛
امام فرمودند: آن را به بیست حج برسان
قالَ أَبُو عَبْدِ اللَّه: إِنَّ أَیَّامَ زَائِرِی الْحُسَیْنِ لَا تُحْسَبُ مِنْ أَعْمَارِهِمْ وَ لَا تُعَدُّ مِنْ آجَالِهِمْ.
امام صادق (علیه السلام): ایّام زیارت امام حسین جزء عمر زائر شمرده نشده و از اجلشان محسوب نمیگردد.
قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: یَا زُرَارَةُ إِنَّ اَلسَّمَاءَ بَکَتْ عَلَى اَلْحُسَیْنِ #أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِالدَّمِ؛
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: ای زراره ❗️ چهل روز بعد از #عاشورا، #آسمان #خون #گریه می کرد.
رویداد #کساء یکی از مهمترین حوادث روشنگر تاریخ زندگی #پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
ماجرای کربلا فقط ریشه در چند ماه به حکومت رسیدن یزید نداشت بلکه ریشه اصلی آن از زمان غدیر
هر که در مرثیه حسین علیه السّلام شعری بگوید و بگرید و بگریاند، حق تعالی او را بیامرزد
ابنشیبه حرّانی در تحف العقول مینویسد: مردی از انصار، به حضور امام حسین علیه السّلام رسید و اظهار حاجت نمود. امام به او فرمود: « ای برادر انصاری، آبروی خود را برای بیان نیازت مریز و آنچه را میخواهی در رقعهای بنویس و به من تسلیم کن. انشاءالله من تمام خواسته تو را برخواهم آورد و تو خشنود خواهی شد.» مرد انصاری نوشت:« ای اباعبدالله!: من مبلغ پانصد دینار به فلان کس بدهکارم و او پیوسته از من مطالبه میکند. اگر ممکن است شما از او بخواهد به من مهلت دهد تا قدری توانایی مالی بیابم و سپس آن را پبردازم.» امام علیه السّلام به محض خواندن نامه داخل خانه شدند و کیسهای پول حاوی هزار دینار برداشته، به وی دادند و فرمودند:« پانصد دینار آن برای پرداخت بدهی و پانصد دینار دیگر برای اداره معیشت. ای برادر انصاری، هیچ گاه حاجت خود را جز برای سه نفر اظهار منما: انسان دیندار، جوانمرد و کسی که دارای شخصیت خانوادگی باشد. امّا فرد دیندار به خاطر دینش خواسته تو را برآورده میسازد؛ امّا انسان جوانمرد از مردانگیش شرم میکند که تو را بیجواب بگذارد و و امّا کسی که شخصیت خانوادگی دارد، میداند که تو از روی رغبت، آبروی خود را برای اظهار نیاز از دست نمیدهی، لذا آبروی تو را حفظ میکند و نیاز تو را برطرف مینماید.» کرامات امام حسین علیه السلام ص 66الی 67
تئاتر کمدی مستهجنی که این روزها در سینما تئاتر حافظ در حال اجرا است، به اهل بیت (علیهم السلام) و مداحان کشور توهین کرد. بنابراین گزارش؛ سال ۹۴ در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سال «تئاتر» نامیده شد و همین عنوان کافی بود تا همه نگاه های فرهنگ دوستان به سمت تئاتر برود و آثار نمایشی ارزشی را در سینما تئاتر های کشور دنبال کند. اما تئاترهایی که به نام تئاتر کمدی این روزها مخاطبان بسیاری را جذب کرده است، به بهانه قدمت ۷۰ ساله کمدی در ایران و برای خنداندن مردم به اجرای ترانه های لس آنجلسی همراه با رقص می پردازند و حاضران در سالن را هم به رقصیدن مجبور می کنند! مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با فرماندهان سپاه پاسداران تاکید کردند که خطر نفوذ فرهنگی خیلی مهمتر و جدی تر و نگران کننده تر از تهدیدات اقتصادی و نظامی است.
السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک. علیک منی سلام الله أبداً ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم، السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین وعلی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
هر آنچه که زائر کربلا برای راهپیمایی اربعین 94 نیاز دارد از دسترسی آفلاین به نقشه شهرهای عراق و مسیرهای پیادهروی گرفته تا راهنمای آموزش مکالمه عربی و فایل های صوتی ادعیه و زیارات در این «نرمافزار جامع اربعین» گردآوری شده است.
این نرم افزار برای موبایل و تبلت های دارای سیستم عامل اندروید طراحی شده و از قابلیتهای آن می توان به موارد زیر اشاره کرد:
این یک نوع ابراز عظمت امام حسین (علیه السلام) است. عیناً در روایات داریم ائمه پیاده از مدینه می رفتند مکّه. امام سجاد (علیه السلام) بیست و پنج سفر شاید با پای پیاده رفت. گاهی مرکب هم همراه خودشان می بردند. به دو فایده؛ یک فایده اگر وسط راه ناچار شوند سوار بشوند، دیگر اینکه بگویند از بی مرکبی نیست که ما پیاده می رویم، مرکب هم داریم و پیاده می رویم، این به احترام امام حسین (علیه السلام) است.
این یک نوع اظهار عظمت و تجلیل از مقام شامخ اباعبدالله (علیه السلام) است. این پیاده رفتن، این دلیل بر این است. و لذا این پیاده رویِ اربعین خیلی در دنیا صدا می کند؛ و تبلیغ خوبی برای عالم تشیّع و عالم اسلام است. یکی از مبلّغ های بسیار خوب است.
می دانید که در ایام اربعین، اجتماع در کربلا، از عاشورا بیشتر است، انبوه جمعیت خیلی بیشتر است. آن وقت عدۀ زیادی پیاده، زن، بچه، با اینکه خطراتی هم که احتمال می دهند تهدیدشان بکند می آیند، این دلیل بر این است که واقعاً عاشق این مکتب هستند. تنها عشق است که آنها را به این سمت و سو می برد.
انسان دارای بینش و گرایش است. از نظر بینش و علم، بسیاری افراد امکان ترقی دارند؛ یعنی این استعداد در ما وجود دارد که خوب و بد را بفهمیم. این استعداد با درس و بحث شکوفاتر می شود. همه ما در مسئله فهم خوب و بد، در یک مرز مشترک قرار داریم؛ یعنی هم بدها را به خوبی تشخیص می دهیم و هم خوبها را.
اما در حوزه گرایش، ما انسانها در برابر بد و خوب گرایش یکسانی نداریم. ما به کارهای خوب گرایش کامل داریم و به کارهای بد هیچ گرایشی نداریم، پس بینش ما به بد و خوب یکسان است؛ اما گرایش ما به آنها این گونه نیست؛ برای مثال ما غذای خوب و بد یا سودمند و زیانبار را به صورت یکسان تشخیص می دهیم و تشخیص ما درباره هر دو یکسان است؛ اما گرایش دستگاه گوارش ما به هر دو یکسان نیست. دستگاه گوارش غذای خوب را به راحتی هضم می کند؛ امّا غذای مسموم را تحمل نکرده، با تهوع پس می زند.
قصیدة نار و دُخان و دماء روعة مکتوبة للشاعر د.احمد العلیاوی 1434 هــ
اللهم صلِی على محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن عدوهم
اخوتی الاعزة عظم الله لکم العزاء بمصاب ابی الضیم الامام الحسین علیه السلام
اقدم لکم قصیدة (نارٌ و دخانٌ و دماء) مکتوبة
و هی من اصدار کنت و لا زلت لعام 1434 هـ للشاعر د.احمد العلیاوی
إستمعوا الیها و لو مرة
والله... تُرسم لکم کیف حُرِّقت الخیام و شُرّدت الاطفال و النّساء یوم الطف
نارٌ و دُخـان و دمـاء أطفالٌ فـرت ونسـاء
والصرخةُ فی کل مکان قتلوا المظلوم العطشان
*************
لتحمیل هذه الروعة مِن الحاج ملا باسم الکربلائی إضغط علی الرابط
توضیحات: دانلود مداحی زیبای عربی انا رقیة|ملا باسم کربلایی|تنزیل لطمیة انا رقیة
اسارت دشوار و یتیمی دردی عمیق است. یک سه ساله، چگونه می تواند تمام رنجِ تشنگی و زخم تازیانه اسارت و از آن بدتر، درد یتیمی را به جان بخرد، آن هم قلب کوچکِ سه ساله ای که تپیدن را از ضربانِ قلب پدر آموخته و شبی را بی نوازش او به صبح نرسانده است. امّا... امّا او رقیه حسین است و بزرگی را هم از او به ارث برده است. رقیه پس از عاشورا، پدر را از عمه سراغ می گیرد و لحظه ای آرام ندارد، با نگاه های کنجکاوش از هر سو ـ تمام عشقش ـ پدرش را می جوید و سکوتِ عمه، سؤال او را بی جواب می گذارد و او باز هم می پرسد: «عمه، بابایم کجاست؟...»
در روایات آمده هنگامى که امام حسین (علیه السلام) عزم میدان کرد، فرمود:
«اِئْتُونی بِثَوْب لا یُرْغَبُ فیهِ، اَلْبِسُهُ غَیْرَ ثِیابِی، لا اُجَرَّدُ، فَاِنِّی مَقْتُولٌ مَسْلُوبٌ»؛ (برایم جامه کهنه اى بیاورید که کسى به آن رغبت نکند تا آن را زیر لباسهایم بپوشم و بعد از شهادتم مرا برهنه نکنند، زیرا مى دانم پس از شهادت لباسهایم ربوده خواهد شد). لباس تنگ و کوتاهى آوردند ولى امام (علیه السلام) آن را نپوشید و فرمود: «هذا لِباسُ أَهْلِ الذِّمَّةِ»؛ (این لباس اهل ذمّه [کفّار اهل کتاب] است).
لباس بلندترى آوردند. امام (علیه السلام) آن را پوشید سپس با بانوان حرم خداحافظى کرد. در آن هنگام حضرت سکینه گریه سر داد. امام وى را به سینه چسبانید و فرمود:
«سَیَطُولُ بَعْدی یا سَکینَةُ فَاعْلَمی *** مِنْکِ الْبُکاءُ إِذَا الْحَمامُ دَهانِی
لا تُحْرِقی قَلْبِی بِدَمْعِکِ حَسْرَةً *** مادامَ مِنّی الرُّوحُ فی جُثْمانی
وَ إِذا قُتِلْتُ فَاَنْتَ اَوْلى بِالَّذِی *** تَأْتینَهُ یا خَیْرَةَ النِّسْوانِ»
گروههای تکفیری همواره قیام عاشورا را زیر سؤال بردهاند در صورتی که بخش قابل توجهی از منابع اهل سنت از حضور معنوی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در صحرای کربلا خبر میدهند.
در اینکه رسولالله (صلی الله علیه و آله) به عنوان اولین نفر در این امت، با یاد مصیبت سیدالشهداء (علیه السلام) برای او گریسته و عزاداری کرده، تردیدی وجود ندارد، اما به نظر میرسد که مطلب فراتر از این باشد.
حجتالاسلام رضا رفیعی، محقق و پژوهشگر علوم اسلامی در اینباره توضیح میدهد: برادران اهل سنت میدانند که با عزاداری و زیارت قبر شریف امام حسین (علیه السلام)، به سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) عمل میکنند و سخن افراد نادانی چون بزرگان وهابیت که دین خود را به دنیا فروختهاند و در صدد تغییر ارزشهای جوامع اسلامی هستند تا بدعتهای خود را به نام سنّت مطرح کنند، ارزشی ندارد و مغایر با سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) است.
خواب امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره کربلا
فرود آمدن حضرت آدم (علیه السلام) بر زمین
رسیدن کشتی حضرت نوح (علیه السلام) به کربلا
عبور حضرت ابراهیم (علیه السلام) از کربلا
آب نخوردن گوسفندان اسماعیل (علیه السلام) به کنار فرات
فرود سلیمان (علیه السلام) بر سرزمین کربلا
سیر حضرت موسی (علیه السلام) با یوشع و رسیدن به کربلا
گذر حضرت عیسی (علیه السلام) با حواریون از کربلا
امّ سلمه و خاکی سرخ که رسول الله (صلی الله علیه و آله) به وی داد
به روایت شیخ صدوق منزل کردن در نینوا هنگام رفتن به جنگ صفّین
روایت هرثمه بن ابی مسلم و حضور در کربلا
در خیمه امام زمان علیـه السلـامـ، کربلایی برپاست...
دوباره در تاریکی شب، امامی می گوید:
«این جماعت ستم پیشه ما را از شهر جدمان راندند، این امویان بر ما ستم کردند، خدایا! تو یاری ام کن در ستم کشی!»(1)
امامی فریاد می کند:
«چون امتحانی به میان می آید،
دین داران و خدا طلبان نایاب می شوند.» (2)
دوباره امامی یادآور می شود:
«این جماعت، دشنه برای من برهنه کرده اند...
خون مرا می خواهند...»
دشمن عدالت اند...
«بیعتم را از شما بر می دارم.»
و ما،
زیر نگاه ستارگان،
آرام و بی صدا،
خیمه را به قصد کوفه ترک می کنیم...
عاشورایی دیگر در راه است...
پی نوشت:
1.سخنان امام حسین (علیه السلام) در شب عاشورا، کامل الزیارات، ص 74
2و 3. سخنان امام حسین (علیه السلام) در شب عاشورا. بحار الانوار، ج 44، ص 382
لما أصبح عبیدالله بن زیاد بعث برأس الحسین علیه السلام فدیر به فی سکک الکوفة کلها و قبائلها
من یک شهروند تهرانی هستم. امروز پنجم فروردین 89 ایمیلی را دریافت کردم که در آن به یکی از اصلی ترین عقاید شیعیان، یعنی موضوع کربلا، شبهه وارد نموده اند. با توجه به این که مرکز شما دارای محقّقین و متخصّصین علوم اسلامی است و پاسخ دادن به این انحرافات فکری جزو رسالت شما می باشد، خواهشمندم به این موضوع رسیدگی فرمایید و اطلاع رسانی مناسب را منظور نمایید. توفیق شما را از خداوند متعال خواستارم متن ایمیل ارسال شده به شرح زیر می باشد:
فارغ از حب و بغض بخوانید تا بتوان آن را نقد کرد در این پست می خواهم به بیان چند نمونه از افسانه های معروف و البته تأمل برانگیز روز عاشورا بپردازم. نخست در مورد بی آبی، وضعیت بیابانی و عطش حسین و یارانش: همان طور که می دانید جنگی که در روز عاشورا رخ داده در نزدیکی رود فرات بوده. در هیچ کجای کره زمین نمی توانید سرزمینی در کنار یک رود را بیابید که صحرا و بیابان بی آب و علف باشد، مگر رودی که از میان کوهستان می گذرد.
در میان شاعران و مرثیهسرایان خاندان عصمت و طهارت، محتشم کاشانی، نامآورترین شاعر عاشورایی به شمار میرود، به گونهایکه محرّم با نام محتشم درهم آمیخته است. کتیبههای منقش به ترکیببند معروف این شاعر بلند آوازه زینتبخش محافل و مجالس سوگواری بوده و به هر مکانی حال و هوای عاشورایی میبخشد.
محتشم با سرودن دوازده بند در مرثیه شهدای کربلا که بند اول ترکیببند وی با مصرع «باز این چه شورش استکه در خلق عالم است؟» آغاز میشود، جایگاه ممتازی در میان مرثیهسرایان اهلبیت (علیهم السلام) کسب کرده است.
امام حسین علیه السلام در سوم ماه شعبان سال شصتم هجری به مکه وارد شده بودند و در بقیه آن ماه و ماه رمضان و شوال و ذی القعده در مکه حضور داشتند. در این مدت جمعی از شیعیان حجاز و بصره نزد ایشان جمع شدند و چون ماه ذی الحجه رسید حضرت احرام به حج بستند. روز هشتم ذى الحجة، روز ترویه، عمرو بن سعید بن العاص با جماعت بسیاری به بهانه حج به مکه آمدند اما در واقع از جانب یزید مأمور بودند آن حضرت را گرفته نزد یزید برند یا ایشان را به قتل برسانند.
امام صادق علیه السلام می فرماید: اولین کسی که قبر او شکافته می شود و به سوی دنیا باز می گردد، حسین بن علی علیه السلام است. «نخستین فردی که به دنیا باز می گردد، حسین بن علی است پس حکومت می کند تا وقتی که در اثر پیری ابروان او بر چشمانش می افتد.» که اشاره به طولانی بودن حکومت امام حسین در عصر رجعت است.
یزیدیان زمان (وهابیت) با اقتدا به بنی امیه و بنی مروان روز عاشوراء را روز شکرگزاری و روزه و شادی و سرور می دانند.
حضرت سکینه، دختر ابى عبدالله الحسین علیه السلام و رباب، دختر امرءالقیس است. نام اصلى وى، " آمنه" یا " امیمه" بود و مادرش رباب او را به"سکینه" ملقّب ساخت.(1) او که خواهر على اصغر علیه السلام بود، در کربلا حضور داشت و در عاشورا حدودا ده یا سیزده ساله بود. وى محضر سه امام "پدرش امام حسین، برادرش امام سجاد و برادر زاده اش امام باقر علیه السلام،" را درک کرد.
بنابر نظر مشهور، تاریخنگارانِ معروف نام ده فرزند را برای امام حسین ـ علیهالسّلام ـ ذکر میکنند که شش تن آنها پسر و بقیه دختر میباشند. دختران حضرت ـ علیهالسّلام ـ عبارت بودند از زینب، سکینه، فاطمه و رقیه. همان نخستین روزی که امرءالقیس بن عدی، رئیس قبیله بکر بن وائل اسلام آورد، امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام دو فرزندش حسن و حسین علیهماالسّلام را نزد وی برد و فرمود: یا عم؛ من علی بن ابیطالب پسر عمو و داماد رسول خدا هستم و این دو نیز فرزند زادگان اویند. ما میل داریم که با تو پیوند خویشاوندی برقرار کنیم.
ابوریحان بیرونی متوفای ۴۴۰ هجری قمری، در کتاب ارزشمند «الآثار الباقیة عن القرون الخالیة» مینویسد که در روز بیستم صفر، سر حسین علیهالسلام به بدنش ملحق و در همان مکان دفن گردید. و زیارت اربعین درباره این روز است. و آنان چهل نفر از اهل بیت امام حسین علیهالسلام بودند که پس از بازگشت از شام، مزار حضرت سیدالشهدا را زیارت کردند. بیرونی علاوه بر آنکه گذشت چهل روز از واقعه جانسوز عاشورا را دلیل نامگذاری اربعین میداند، حضور ۴۰ تن از اهل بیت امام حسین بر مزار او را نیز شاهد دیگری بر «اربعین» نامیده شدن این روز میشمارد.
شیخ بهایی متوفای ۱۰۳۰ هجری قمری نیز در کتاب «توضیح المقاصد»، روز نوزدهم صفر را روز زیارت اربعین اباعبدالله الحسین علیهالسلام میداند و مینویسد: در این روز که ۴۰ روز از شهادت امام علیهالسلام میگذشت، روز ورود جابر بن عبدالله انصاری برای زیارت قبر حضرت است، و آن روز، با ورود اهل بیت امام علیهالسلام از شام به کربلا یکی شد؛ در حالی که آنان عزم مدینه داشتند.شیخ بهایی از آن رو ۱۹ صفر را روز اربعین میداند که روز عاشورا را مبنای محاسبه به عنوان مبدأ اربعین قرار داده است، اما چنان که سید ابن طاووس در کتاب اقبال نوشته است، شهادت امام حسین علیهالسلام، در ساعات پایانی روز عاشورا رخ داده و مبنای محاسبه اربعین، طبعا میباید یازدهم محرم باشد.
امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از ظهور، خود را به واسطه امام حسین (علیه السلام) به همه عالم معرفی میکند، بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم، حسین (علیه السلام) را شناخته باشند و پیادهروی اربعین بهترین فرصت برای این کار است.
از هنگامی که نخستین زائر مضجع منور اباعبدالله الحسین (علیه السلام)، جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین از مدینه به سمت کربلا رهسپار شد تا کنون ۱۳۷۳ سال میگذرد.
در این سالها علما و اولیای الهی برای زیارت سیدالشهدا (علیه السلام) در روز اربعین اهمیت و جایگاه والایی قائل بودند و با پای پیاده از نجف اشرف به سوی کربلا رهسپار میشدند، بیشک جابر بن عبدالله، نخستین زائر کربلای معلی در روز اربعین سال ۶۱ هجری است، این سنت حسنه نیز در سالهای حضور ائمه معصومین (علیهم السلام) با وجود حکومت سفاک و خونریز اموی و عباسی انجام شده است.
دانش فراوان و اندیشه بلند و بصیرت فوق العاده، ویژگى دیگر حسین بن على علیه السلام بود. آن حضرت علیه السلام به کتاب خدا و سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله آگاهى کامل داشت و از علم لدنّى بهرهمند بود. همچنین از جریانات و تحوّلات فرهنگى، سیاسى و اجتماعى جهان اسلام اطّلاع کافى داشت. این فضیلت، از طرفى امام حسین علیه السلام را مورد توجّه مسلمانان، مخصوصاً شیعیان قرار داده و منزلت اجتماعى خاصّى براى حضرت علیه السلام به وجود آورده بود و از طرف دیگر براى او وظیفه و مسؤولیت ساز بود. به عبارت دیگر، چون امام علیه السلام انحرافات فراوان فرهنگى، سیاسى و اجتماعى را در جامعه اسلامى مى دید و عمق فاجعه را درک مى کرد سکوت را بر خود روا نمى دانست.
بنابراین، دانش وسیع امام حسین علیه السلام، هم در پیدایش حادثه خونین عاشورا و هم در برآیند و تأثیر آن در جهان، نقش آفرین بوده است. بدین جهت این بُعد شخصیتى حضرت، در حدّ توان و اقتضاى مجال مورد بحث قرار مى گیرد.
آن حضرت در برجسته ترین خانواده از نظر اخلاقى، دینى و اجتماعى چشم به جهان گشود و در دامن منزّه ترین افراد رشد کرد. جایگاه مذهبى و دینى آن بزرگوار بسیار بالاست. حسین بن على (علیه السلام) تا هفت سالگى تحت تربیت اشرف مخلوقات عالم حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) بود و پس از رحلت آن بزرگوار نیز از توجّهات خاصّه امیرالموحّدین على بن ابىطالب (علیه السلام) و فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، برترین شخصیّت هاى عالم امکان، بهره مند بود. و از نظر مذهبى، شخصیتى داشت که محبوب خدا و رسولش بود؛ تا جایى که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «حُسَینٌ منّى وَ انَا مِنْ حُسَیْنٍ» و با این جمله از ارتباط معنوى و یگانگى و توافق فکرى کامل خویش با امام حسین (علیه السلام) خبر داد. پس از شهادت امام حسن (علیه السلام) به عنوان جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امام انس و جنّ مطرح گردید. و هر یک از اینها (شخصیت خانوادگى و مذهبى) در ساختن شخصیت ممتاز امام حسین (علیه السلام) و نهایتاً در پیدایش عاشورا مؤثر بوده اند.
در این بخش درباره خصوصیات فردى امام حسین (علیه السلام) که از سویى محصول آن شجره طیّبه و تربیت خانوادگى است و از سوى دیگر زمینه ساز شخصیت مذهبى و اجتماعى است، سخن مى گوییم و نقش آنها در پیدایش و برآیند حادثه عاشورا در جامعه اسلامى را تبیین مى کنیم.
براى آن که حیات مادّى انسان حفظ شود و ادامه یابد، خداوند متعال غرایزى را در نهاد آدمى قرار داد. امّا چنانکه حیات انسان منحصر به عالم مادّى نمى شود، میل هاى او نیز در غرایز و کشش هاى مادّى خلاصه نمى گردد و کشش هاى دیگرى در او وجود دارد که بر اساس توجّه به خود و تأمین احتیاجات و منافع فردى نیست، بلکه در افقى برتر قرار دارد؛ از قبیل دوستى و محبّت نسبت به هم نوعان، ایثار و فداکارى در راه دیگران و مهر و عطوفت و مانند آن. از این نوع گرایشها که توجّه انسان را به طور آگاهانه از محور «خود» خارج و به سمت غیر معطوف مى گرداند، به «عاطفه انسانى» تعبیر مى شود. این استعداد که موهبتى الهى است، از جمله امتیازات عالم انسانى، و در اصل، پرتوى از بُعد الهى و ملکوتى انسان است.
هر چه انسان از نظر روحى و معنوى برتر باشد، این کشش هاى انسانى در او فعّال تر خواهد بود. «شهید مطهّرى» (ره) در این باره مى فرماید: وقتى که روح بزرگ شد، جسم و تن چاره اى ندارد جز آنکه به دنبال روح بیاید، به زحمت بیفتد و ناراحت شود. امّا روح کوچک، به دنبال لقمه براى بدن مى رود، اگرچه از راه دریوزگى و تملّق و چاپلوسى باشد ... اساساً روح که بزرگ شد، تن به زحمت مى افتد؛ و روح که کوچک شد، تن آسایش پیدا مى کند. «متنبّى» شاعر معروف عرب شعر خوبى دارد، مى گوید:
وَ اذا کانَتِ النُّفُوسُ کِباراً تَعِبَتْ فى مُرادِهَا الْاجْسامُ
روح وقتى بزرگ بود، انسان خود گرسنگى تحمّل مى کند و غذایش را به نیازمند مى بخشد؛ چنانکه اهل بیت علیهم السلام چنین کردند. و قرآن کریم در وصف آنان فرمود: «و یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ اسیراً ...»
و براى نجات بشریت از تباهى ها و ستم جبّاران جانش را فدا مى کند و آرزو مى کند در راه هدف هاى الهى و هدف هاى بزرگ خودش کشته شود.
*تقوا یکى از وظایف مهمّ رهبر اسلامى- که جاى پیامبر و امامان نشسته است- تزکیه امّت و هدایت آنها به سوى پاکى هاست
امام علیه السلام به مکان خود برگشت آن شب را به تمام بر پا بود، نماز می گذارد، استغفار می نمود، دعا می کرد.
یاران نیز همچنین به قیام پرداختند، نماز می خواندند و دعا می کردند و استغفار می نمودند، طنین صدا مانند طنین آواز خانه زنبور در فضا بلند بود.
یکی به رکوع، دیگری به سجود، یک تن ایستاده، دیگری نشسته بیتوته ای با صفای تجرید داشتند.
سجیه ی حسین در کثرت صلات و کمال صفات این بود. (اللهوف ص57)
سپیده تاریک و روشن و نماز
با صدای لرزان و خسته گفت: پدر جان! چادر از سرم کشیدند!!!! کلام رقیه سلام الله علیها بود؛
خواهرم بدان تو همچون رقیه ریحانه ای در میدان مبارزه با نفس، در حال نبرد با تیرهای زهرآلود آغشته به هوس و پلیدی ها...
چتر حجاب را با آهنگ «من همچون رقیه ام» در اعلی نقطه عفاف و حیا، باز کن و فطرت پاک خداوندیت را از دام ها و دستان سرد شیطان به آغوش گرم حجاب بسپار..
شاید که تو همانند ریحانه کربلا، رستگار شوی.
مصائب آن حضرت بسیار است، آن بزرگوار در سوگ همه امامان معصوم (علیهم السلام) و در سوگ پیامبر (صلی الله علیه و آله) و فاطمه (سلام الله علیها) و در همه رنج هایی که در راه اسلام متوجه مردان خدا می شود و آنها شهید یا مجروح می کردند، مصیبت زده و متأثر می گردد. در اینجا به ذکر مصیبت آن بزرگوار در رابطه با امام حسین (علیه السلام) اکتفا می کنیم.
خاطراه کربلا بسیار جانسوز و غمبار است. هیچکس عمق آن فاجعه را مانند امام زمان (علیه السلام) درک و لمس نمی کند. آن حضرت به یاد مصائب جانگداز امام حسین (علیه السلام) بیاناتی دارد که در اینجا به چند فراز از آن که از زیارت ناحیه مقدسه گرفته شده می پردازیم، در فرازی می فرماید:
«لَئِن اَخَّّرتَنِی اَلدُّهُورُ وَ عاقَنی عَن نَصرِکَ المَقدُور لَاَبکِینَّکَ صَباحَاً وَ مَساءَ ... فَلاَندُبَنَّکَ صَباحَاً وَ مَساءً وَ لَاَبکَینَّ عَلَیکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً»
اگر زمانه مرا تأخیر انداخت و مقدرات مرا از یاری تو جلوگیری کرد، صبح و شب به یاد مصائب تو گریه می کنم و از بام تا شام سرشک از دیده می بارم و ندبه می نمایم و به جای اشک خون می گریم.
دکتر جواب کرده ها ...
نمیدونم یه آدمی رو که دکترا از نظر بیماری جوابش کردن دیدید یا نه ؟! خیلی عجیب و جالبه!
طرف بعد از این که میفهمه دکترا دیگه قطع امید کردن : خیلی فکر می کنه، با دیگران رفتار خیلی خوبتری داره، لبخند می زنه به همه، سعی می کنه به همه محبت کنه، کاری کنه که همه ازش راضی باشن...
از طرفی نماز هاش رو سر وقت می خونه، استغفار می کنه از کارای گذشتش و طلب خیر برای آیندش.
سعی می کنه که دیگه گناه نکنه و در نتیجه می خواد از این دنیا سبکـــ بره ... چون مرگ رو خیلی نزدیک میبینه...
در سال ۱۳۹۱...
در روز عاشورا تربت گرفته شده از قبر مبارک امام حسین(علیه السلام) که در موزه عتبه حسینی (علیه السلام) قرار دارد به سرخی خون گرائید.
معروف است که تربت امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا به سرخی خون گرائید و برخی روایات است در روز عاشورا هر سنگی در کربلا که برداشته میشد از زیر آن خون بیرون میزد.
در روز عاشورا چنین اتفاقی در کربلا به چشم جهانیان دیده شد و پایگاه خبری رادیو اسلامی هدی در اینباره نوشت: تربت گرفته شده از قبر امام حسین (علیه السلام) که در موزه عتبه حسینی (علیه السلام) قرار دارد صبح روز عاشورا سرخی خون گرائید.
علا ضیاءالدین مسئول موزه عتبه عالیه امام حسین (علیه السلام) در اینباره گفت: این تربت از نزدیکترین جای ممکن از قبر شریف گرفته شده و در سالنی مخصوص در موزه نگهداری میشود که صبح روز عاشورا و در هنگام قرائت مقتل در صحن مطهر حسینی (علیه السلام) از رنگ طبیعی خود خارج و به رنگ قرمز تبدیل شد.
بنابر این گزارش این اتفاق روز عاشورا توسط بسیاری از رسانههای خبری در عراق پوشش داده شد و آن را معجزه «ظهور خون در الماس» نامیدند.