|بر بال اندیشه|

سلام خوش آمدید

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محمد» ثبت شده است

4 ربیع الثانی ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام مبارک باد

عبدالعظیم (علیه السلام) فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی (علیه السّلام) است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می رسد. پدرش عبدالله نام داشت و مادرش فاطمه دختر عقبه بن قیس.
ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم (علیه السّلام) در سال 173 هجری قمری در شهر مقدّس مدینه واقع شده است و مدّت 79 سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی کاظم (علیه السّلام)، امام رضا (علیه السّلام)، امام محمّدتقی (علیه السّلام) و امام علیّ النّقی (علیه السّلام) مقارن بوده، و احادیث فراوانی از آنان روایت کرده است.

  • حیـدر کـرار

http://s3.picofile.com/file/8230993692/osz8w4xt.jpg

17 ربیع الاول سالروز ولادت پیامبر عظیم الشأن و امام صادق علیهما السلام مبارکباد

حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله در عام الفیل (سال 570 میلادی) در ماه ربیع الاول دیده به جهان گشود. مورخان شیعه، ولادت پیامبر اکرم را در صبح جمعه‌ی هفدهم ربیع الاول و اکثر علمای اهل سنت، در روز دوازدهم همان ماه می‌دانند.
امام صادق (علیه السلام) به نقل از سلمان فارسى فرمود: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگى نور خودش آفرید نیز امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اى محمد! قبل از این که آسمان‏ها، زمین، عرش و دریا راخلق کنم. نور تو و على را آفریدم...».
ثقه‏ الاسلام کلینى (رحمه الله) مى‏ نویسد: امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هنگام ولادت‏ حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فاطمه بنت اسد نزد آمنه (مادر گرامى پیامبر) بود. یکى از آن دو به دیگرى گفت: آیا مى ‏بینى آنچه را من‏ مى ‏بینم؟دیگرى گفت: چه مى ‏بینى؟ او گفت: این نور ساطع که ما بین مشرق و مغرب را فرا گرفته است! در همین حال، ابوطالب (علیه السلام) وارد شد و به‏ آن‏ها گفت: چرا در شگفتید؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را به گفت. ابوطالب به اوگفت: مى ‏خواهى بشارتى به تو بدهم؟ او گفت: آرى. ابو طالب گفت: از تو فرزندى به وجود خواهد آمد که وصى این نوزاد، خواهد بود

  • حیـدر کـرار

دل و دین و عقل و هوشم همه را نجات دادی     و فتحت باب صدری و سکنت فی بلادی
آتشــی به جانـــم افتـــاد که غایتـــی نـــدارد     هی نـار حـب حیـدر التـی ملـت فــؤادی
گرچه از جهــان بریــدم به نگــاهت آرمیـــــدم     لیتنی اکون دوما لک خــالص الـــــودادی
عاشــقان درگــه تـو بـه هــوای روی مــــاهت     یسهرون لیـلة القــدر و یبسطوا الأیـادی
آنچه از کمـال وصفت بنویــسم این روا نیست     لـک کـل مـا بأحمـد لـک کـل مـا بهــادی
ابـن عــم مصطفــایی کـه زنصــرتش نشایــــد     انـــت انّیــت بــآنٍ و عملـــت بالعنــــادی
مـــرد قتلگــــاه و جنگی بـــه احـــد نـدا بـرآمد     لا فتی الا علیــــا نُصرتـــاً علـی الأعادی
منــکران روز خــم را به چــه واژه ای بخــــوانم     انـــهم جنــــود کفـــر و لنـــارهم وقــادی
ابن ملجم که به فرقت ضربـه ای زکین می زد     جبرئیـــل کـــان یبکی و مکبـــرا ینــــادی
که ستون هر هدایـت به اشـاره ای فرو ریخت     حین ذا انتهی علـــی بجنایة المــــرادی
دست او بریــده بادا که چنین جنایتی کــــــرد     و بقــی بنـار ربـــه لیــــکون کالـــــرمادی
علــی ای همای رحمت تو چه آیتی خــــدا را     التی بـها وعـدنا و بـها نـری المعـــــــادی
شأن تو نوشتنی نیست که من نوشته باشم
    انت فـوق کـــل شـأن و علیـک اعتمادی
حیدرا قسم به جـاهت که تظاهـری نکــــــردم     هذا کـــل ما احســه بخــالص اعتقــادی

ابوعلی المالکی_شهرچمران

  • ۰ نظر
  • ۱۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۳۶
  • حیـدر کـرار

هر چند اهانت به نبی جان سوز است

این ظلم و ستم بنایش از دیروز است

پیغمبر و کاغذ و قلم، یادت هست؟

سر منشأ این اهانت از آن روز است

×××

یک عده مسلمان زبانی هستند

یک عده ی دیگر آسمانی هستند

آن عده که توهین به پیمبر کردند

از نسل فلانی و فلانی هستند

شعر از: سید مجتبی شجاع

  • حیـدر کـرار


یکی از مفتی های سعودی در جدیدترین فتوای جنجال برانگیز خود درست کردن آدم برفی را حرام دانست. به گزارش پایگاه خبری «الوسط بحرین»، محمد صالح المنجد مفتی سعودی در پی بارش برف در بسیاری از کشورهای منطقه با صدور فتوایی درست کردن آدم برفی را حرام دانست.

المنجد در واکنش به خوشحالی ساکنان شمال عربستان که از بارش برف به شدت خوشحال شده اند و به تصاویری از آدم برفی های ساخت خود را در پایگاه های اجتماعی منتشر می کنند، بر حرام بودن درست کردن آدم برفی حتی برای بازی تاکید کرد.

انتشار این فتوای مفتی سعودی با انتقادات گسترده ای در پایگاه های اجتماعی روبرو شد. ظاهرا دلیل این مفتی سعودی برای صدور چنین فتوایی همانند دانستن ساخت آدم برفی با ساختن بت و مصداق شرک است.

  • حیـدر کـرار

«وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَمَن یَنقَلِبْ عَلَىَ عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللّهَ شَیْئًا وَسَیَجْزِی اللّهُ الشَّاکِرِینَ» این آیه ناظر به یکى از حوادث جنگ احد است و آن اینکه: در همان حال که آتش جنگ میان مسلمانان و بت پرستان به شدت شعله ‏ور بود ناگهان صدایى بلند شد و کسى گفت: محمد را کشتم... محمد را کشتم... این درست همان دم بود که مردى به نام عمرو بن قمیئه حارثى سنگ به سوى پیامبر پرتاب کرد، پیشانى و دندان آن حضرت شکست و لب پائین وى شکافت و خون صورت وى را پوشانید. در این موقع دشمن مى‏خواست پیامبر را به قتل برساند که مصعب بن عمیر یکى از پرچمداران ارتش اسلام جلو حملات آنها را گرفت، ولى خودش در این میان کشته شد، و چون او شباهت زیادى به پیامبر داشت، دشمن چنین پنداشت که پیغمبر در خاک و خون غلطیده است و لذا این خبر را با صداى بلند به همه لشگرگاه رسانید. انتشار این خبر به همان اندازه که در روحیه بت پرستان اثر مثبت داشت، در میان مسلمانان تزلزل عجیبى ایجاد کرد؛ جمعى که اکثریت را تشکیل مى‏دادند به دست و پا افتاده و از میدان جنگ به سرعت خارج مى‏شدند، حتى بعضى در این فکر بودند که با کشته شدن پیامبر از آئین اسلام برگردند و از سران بت پرستان امان بخواهند. اما در مقابل آنها اقلیتى فداکار و پایدار همچون على (علیه السلام) و ابودجانه و طلحه و بعضى دیگر بودند که بقیه را به استقامت دعوت مى‏کردند. از جمله انس بن نضر به میان آنها آمد و گفت: اى مردم اگر محمد (صلی الله علیه و آله) کشته شد، خداى محمد کشته نشده، بروید و پیکار کنید و در راه همان هدفى که پیامبر کشته شد، شربت شهادت بنوشید. پس از ایراد این سخنان خودش به دشمن حمله نمود تا کشته شد. به زودى روشن گردید که پیامبر زنده است و این خبر اشتباه یا دروغ بوده است. آیه 144 آل عمران در این مورد نازل گردید و دسته اول را سخت نکوهش کرد.

  • حیـدر کـرار

آیا نامگذارى به نام محمد ـصلى الله علیه و آله و سلّمـ و یکى از نام هاى پیامبران ممنوع و حرام است؟ پس چرا عمر طى بخشنامه اى به کوفه، نام گذارى به نام پیامبران را ممنوع کرد و در مدینه نیز دستور داد هر کس به نام «محمد» است باید آنرا تغییر دهد؟ امام عینى مى گوید: «کان عمر کتب الى أهل الکوفة: لاتسموا احداً باسم نبی، و أمر جماعة بالمدینة بتغییر أسماء أبناءهم المسمّین بمحمد ـ صلى الله علیه و آله و سلّمـ حتى ذکر له جماعة من الصحابة انه ـصلى الله علیه و آله و سلّمـ اذن لهم فی ذلک فترکهم.([76]) راستى کار بنى امیه ـ در کشتن افراد هم نام على([77]) ـ و کار عمر در ممانعت از نامگذارى به نام «محمد» مکمل یکدیگر و در برگیرنده یک پیام و گام برداشتن در یک مسیر و براى یک هدف مشترک نیست؟

  • حیـدر کـرار
|بر بال اندیشه|

» بـا قـرار دادن کـد لـوگـوی حمـایتی مـا در سایـت یـا وبـلاگ خود، ضمن یـاری در جهت گســترش عقــاید، زمیــنه آشنـایـی دیــگر کاربـران را بـا ایـن سایت فراهـم آوریـد.

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران