|بر بال اندیشه|

سلام خوش آمدید

دلسوزی ابوطالب به پیامبر

يكشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۵:۴۳ ق.ظ

http://s4.picofile.com/file/8167655526/%DB%8C%D8%A8%D8%B5.jpg

ابوجعفر محمدن بن حبیب – رحمت خدا بر او باد – در کتاب موسوم به «امالی» می نویسد: ابوطالب (علیه السلام) هر گاه رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) را می دید، به گریه می افتاد  می گفت: «وقتی او را می بینم، خاطره ی برادرم برایم زنده می شود» و عبدالله – پدر پیامبر – برادر پدری و مادری ابوطالب (علیه السلام) بود و ابوطالب (علیه السلام) و نیز عبدالمطلب شدیداً نسبت به او علاقه مند و دلسوز بودند. ابوطالب (علیه السلام) به شدت از این که خوابگاه پیامبر شناسائی شود و بر ابوطالب (علیه السلام) شبیخون آرند، می هراسید. از این رو، شبها علی (علیه السلام) را به جای او در بستر می خواباند. یکشب علی (علیه السلام) گفت: «ای پدر ممکن است من کشته شوم.» ابوطالب (علیه السلام) به او گفت: فرزندم، صبر کن که صبر شایسته تر است و هر زنده ای به سوی مرگ بازخواهد گشت همانا که ترا بذل این راه نمودیم و بلا و آزمایش بسیار سخت است آزمایش در راه دست و فرزندش – عبدالله و پیامبر – هر زنده ای اگرچه از زیادی عمر خسته شود سرانجام طعم مرگ را خواهد چشید علی (علیه السلام) در پاسخ پدر گفت: آیا مرا به صبر و پایداری در یاری احمد (صلوات الله علیه و آله) – پیامبر – فرمان می دهی؟ حال آنکه به خدا سوگند آنچه را که گفتم از سر ترس نبود ولی دست داشتم که یاری ام را ببینی و بدانی که  همواره مطیع و  فرمانبر تو هستم زود باشد که در راه خدا برای یاری احمد (صلوات الله علیه و آله) -پیامبر هدایت و ستوده در کودکی و نوجوانی – بکوشم 1

علامه امینی قدس سره  گوید:

همانا قرابت خویشاوندی در حد معینی برای حمایت و پشتیبانی ایجاد انگیزه می کند ولی وقتی جانفشانی درباره ی فرزندی چون امیرالمومنین (علیه السلام) برسد که محبوبترین موجود جهان نزد پدرش – ابوطالب (علیه السلام) – است، دیگر فداکاری باز می ایستد و موردی پیدا نمی کند. دیگر برای پدر ساده نیست که پسرش را هر شب به کشتنگاه بفرستد و به جای برادر زاده اش بخواباند. مگر اینکه در این کار انگیزه و عاملی دینی در کار باشد. و همین معنای سرسپردگی و تسلیم ابوطالب (علیه السلام) در برابر دین حنیف است.  گفتگوی شاعرانه پدر و پسر هم گیای این مطلب است که پسر به نبوت پیامبر  (صلوات الله علیه و آله) تصریح می کدن  پدر این سخن را انکار نمی کند  معتقد نیست که این دفاکاری و خود را به مهلکه افکندن صرفاً به دلیل خویشاوندی مستحکمی است که انگیزه ی فرزندش برای یاری و انجام وظیفه ی بدون به تعویق افکندن باشد (پس درود خدا بر این پدر  و پسر)

(1)  شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید، جلد 3، صفحه 310  69 کتاب «الحجة» تألیف ابوعلی الموضح العمری العلوی.

برگرفته از کتاب شریف الغدیر

نظرات (۱)

  • نگاه به تاریخ اسلام
  • سلام دوست و همسنگر عزیز - بعضی مطالب برای کار علمی در حوزه یا دانشگاه یا یک کلاس تخصصی تاریخ اسلام خوبست ، جسارتا در وبلاگ مطالب تاریخ اسلام که مورد نیاز فوری نسل جوان در برابر تهاجم فرهنگی لازم است بیشتر کار گشاست، اگر بخواهم نمونه بدهم ، مطالب وبلاگ حقیر است که بر این دیدگاه استوار است.- پیروز و سربلند باشید
    پاسخ:
    سلام
    موفق باشید

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    |بر بال اندیشه|

    » بـا قـرار دادن کـد لـوگـوی حمـایتی مـا در سایـت یـا وبـلاگ خود، ضمن یـاری در جهت گســترش عقــاید، زمیــنه آشنـایـی دیــگر کاربـران را بـا ایـن سایت فراهـم آوریـد.

    دنبال کنندگان ۴ نفر
    این وبلاگ را دنبال کنید
    تبلیغات
    Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران