انسان در زندگى خویش باید رنگى را بپذیرد، امّا در میان همه رنگها، رنگ خدایى بهتر است. ناگفته پیداست که تا رنگ نژاد و قبیله و هوسها را کنار نگذاریم، رنگ وحدت و برادرى و تسلیم امر خدا بودن را نخواهیم گرفت. همهى رنگها به مرور زمان کم رنگ و بىرنگ مىشود. امّا رنگ خدایى همیشگى و پایدار است. «کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ» و چه رنگى بهتر از رنگ خدا که او را عبادت و بندگى مىکنیم. بگذریم که یهود، کودکان خود را با آبى مخصوص شستشو داده و بدینوسیله به او رنگ مذهبى مىدهند. بهترین رنگ آن است که صفا و بقا داشته و چشم اولیاى خدارا به خود جلب کند. همرنگ با فطرت و منطق بوده، مشترى آن خدا، و بهاى آن بهشت باشد. همهى رنگها پاک مىشوند، قبیله، نژاد و نسب، دیر یا زود از بین مىروند، ولى آنچه ابدى و باقى است همان رنگ و صبغهى الهى یعنى اخلاص وایمان است.
در حدیث آمده است: شخصى در دیوار خانهى خود سوراخى ایجاد مىکرد، امام صادق علیه السلام پرسید: چرا اینکار را انجام مىدهى؟! جواب داد: تا دود اجاق منزل بیرون رود. امام فرمود: مىتوانى این منظور را داشته باشى که روزنهى ورود روشنایى قرار دهى تا اوقات نماز را بشناسى. یعنى اگر بناست در دیوار روزنهاى ایجاد شود، چرا تنها براى بیرون کردن دود باشد؟ چرا براى ورود نور نباشد؟ بله مىتوان به هر کارى، رنگ خدایى داد. راه خدا، یکى است؛ اگر رنگ خدایى نباشد، رنگهاى دیگر، انسان را گیج و متحیّر مىکند و همرنگ شدن با جماعتى که اکثر آنها دچار انحرافند، خود مایهى رسوایى و خوارى در قیامت است.