- ۰ نظر
- ۲۹ آذر ۹۴ ، ۱۹:۱۵
در طول تاریخ اسلام، تقریباً از همان قرن نخست، به نام کسانى برخورد مى کنیم که با گذاردن نام «مهدى موعود» بر خود، و یا چسباندن این عنوان از سوى دیگران به آنها، داعیه هاى بزرگى داشتند، یا براى آنها قائل بودند؛ گرچه هیچکدام از این مدّعیان نه تنها توفیق اصلاح جهان را نیافتند و دنیاى پر از ظلم و جور را، از عدالت و داد پر نکردند؛ حتّى در محیط کوچک خود نیز مبدأ یک حرکت مختصر اصلاحى نبودند.
شاید نخستین کسى که این نام را بر او گذاشتند- هر چند راضى به این کار نبود- محمّد حنفیّه فرزند على علیه السلام البتّه از مادرى غیر از فاطمه علیها السلام بود که گروه «کیسانیّه» اعتقاد داشتند:
او مهدى موعود است و پس از مرگ او، سر و صدا بلند کردند که او هرگز نمرده است؛ بلکه در کوه «رضوى» در میان دو شیر قرار گرفته که حافظ و نگهبان اویند!
1. امام صادق علیه السلام می فرماید: ما را با ورع و اجتهاد کمک کنید. (کلینی، کافی، ج 2، ص 233) مراد از ورع دوری و نگهداشتن نفس از ارتکاب حرام است، حتی لغت دانان گفته اند در دروی از هرگونه قبیح نیز به کار می رود. اجتهاد نیز تلاش در کسب فضایل و انجام نیکی ها است.
2. باز آن حضرت می فرماید: ولایت ما یه دست نمی آید مگر با ورع و اجتهاد. (کافی، ج 8، ص 212؛ تحف العقول، ص 303)
3. امام صادق علیه السلام می فرماید: هر کسی که دوست دارد از یاران حضرت قائم باشد، منتظر بماند، و از گناهان دوری کرده و به محاسن اخلاقی عمل کند. پس اگر این آدم بمیرد و حضرت قائم ظهور کند برای او همانند پاداش کسی است که حضرت را ملاقات می کند. پس تلاش کنید و منتظر بمانید که برای شما گوارا باد ای قوم مورد رحمت قرار گرفته. (غیبت نعمانی، ص 200)
امام زین العابدین علیه السلام
اکمال الدین و اتمام النعمة/ج 1/ص 286