|بر بال اندیشه|

سلام خوش آمدید

ادله اثبات امامت حضرت امیرالمؤمنین

دوشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۳، ۰۴:۵۸ ب.ظ

http://s5.picofile.com/file/8146901984/8lvmlw8r.jpg

شبکه «کلمه» با بیان آنچه شیعیان معتقدند با مفهوم آیه تطهیر فرق دارد، بیان می کند از منظور از اهل بیت در آیه ی 33 سوره احزاب همچنان که از آیه های قبل و بعد از آن فهمیده می شود همسران پیامبر صلی الله علیه و آله می باشد و اگر مفهوم این آیه دلیل بر عصمت ائمه اطهار علیهم السلام بوده، باید ارتباطی بین قبل از بعد از ایه پیدا شود که این طور نیست.
این شبکه همچنین ،درباره ی تفسیر ایاتی همچون آیه ی زکات می گوید: این آیه شامل همه ی کسانی می ود که در زمان خود با خضوع و خشوع نسبت به پرداخت دیون خود اقدام و با این کار، دل مرمنین را شاد می کنند.
این شبکه ضمن اشتباه دانستن تفسیر شیعیان که شأن نزول این آیه را درباره ی حضرت علی علیه السلام می دانند (که در هنگام نماز و در حالت رکوع انگشتر خود را به فقیر داد) عنوان می دارد: این آیه هیچ ارتباطی به حضرت علی علیه السلام ندارد و می تواند شامل همه ی مؤمنینی باشد که خاضع و خاشع هستند و انفاق می کنند.
شبکه ی وصال فارسی نیز در برنامه ای هماهنگ، در قسمتی از برنامه ی خود، در تبیین احادثی مانند «حدیث منزلت» بیان می کند: باید دقت کرد که هر حدیثی در چه موقعیتی و در کجا بیان شده است. این حدیث زمانی بیان شده است که پیامبر صلی الله علیه و آله قصد خروج از مدینه را داشتند؛ بنابراین حضرت علی علیه السلام را جانشین خود در مدینه قرار دادند، همان طور که موسی علیه السلام هنگام خروج از شهر،به مدت چهل روز، هارون علیه السلام را جانشین خود قرار داد. پس این حدیث مربوط به زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و آله و مأموریتی موقت بوده و ربطی به جانشینی و خلافت بعد از وفات ایشان ندارد و بیانگر فضیلت و محبوبیت حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر صلی الله علیه و آله است.

http://s5.picofile.com/file/8146895618/95ehv7o2.jpgپاسخ به شبهه:
اولین دسته از مبانی اندیشه شیعه برای تعیین مفاهیم و پایه ریزی ساختار معرفتی خود، ایات قرآن کریم است. شیعیان برای اثبات امامت امام علی بن ابی طالب علیه السلام و برتری او، به آیاتی فراوانی از قرآن استدلال کرده اند. ابن عباس می گوید: در این زمینه نزدیک به سیصد آیه نازل شده است. افراد دیگری نیز هستند که گفته اند یک چهارم قرآن، درباره ی امامان شیعه نازل شده است. شرف الدین در «المراجعات»، میان مسندات قرآن پیشوای دینی و دلایل وصایت و خلافت پیامبر صلی الله علیه و آله تفکیک قائل شده است. او برای اثبات رهبری دینی امامان شیعه به ویژه امام علی بن ابی طالب علیه السلام به شصت آیه ی قرآن استناد م کند. شرف الدین بخش دوم «مراجعات» را به موضوع «امامت عامه» یا «جانشینی پیامبر» اختصاص داده است که موضوع مقاله ی پیش رو می باشد.
در این قسمت ، سه آیه از آیه هایی که او برای بررسی مبانی قرآنی «ساختار معرفتی نظریه ی امامت» مورد استفاده قرار داده را بررسی می کنیم:
آیه  تطهیر:
مراد از آیه  تطهیر، بخشی از آیه ی 33 سوره ی احزاب است که بیان می کند : «... خداوند تنها می خواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.»
روند استدلال شیعه به آیه ی تطهیر، برای اثبات وضایت امام علی بن ابی طالب علیه السلام مبتنی بر پذیرش نظریه های «نه جبر و نه اختیار» و «وجوب عصمت امام» است. نظریه نخست در مقابل نظریه جبر گرایانه اهل سنت مطرح می شود که بر اساس آن، خلافت از جانب خداوند است و خلفا سایه ی او بر روی زمین و حاکمان مردم هستند.
در مقابل این نظریه، شیعیان معتقدند که بر اساس مفاد آیه ی تطهیر، خداوند می دانست که اراده ی اهل بیت علیهم السلام همواره منطبق بر احکام تشریع شده بر آنان است؛ از این رو خداوند خبر داد که جز درو کردن ناپاکی را از آنها نمی خواهد. به عقیده شیعیان، اراده ی تطهیر اهل بیت علیهم السلام به علت نبوت بوده و در راستای آن ، کسانی نیز که آیه ی تطهیر در حقشان نازل شده، وظیفه های مشابهی دارند.
شیعه با این استدلال، دلالت آیه ی تطهیر بر امامت امام علی بن ابی طالب علیه السلام را اثبات می کند و برای ریسدن به نتیجه «امامت»، ایده «عصمت امام» را به آن می افزاید و عصمت امام را بر پایه دلایل عقلی، آیه های قرآنی و سنت نبوی اثبات می کند. به عبارتی «عصمت» یکی از عناصر نظریه ی امامت است. به این ترتیب نزول آیه تطهیر، درباره اهل بیت علیهم السلام بوده و بر امامت علی بن ابی طالب علیه السلام و سایر امامان دلالت می کند.
آیه  ولایت:
آیه ی 55 سوره مائده بیان می کند که «سرپرست و ولی شما، تنها خداوند و پیامبر اویند و آنان که ایمان آورده اند؛ آنانی که نماز به پا می دارند و در حال رکوع، زکات می دهند.» نمونه ای از استدلال شیعه به آیه ی ولایت، در کلام شرف الدینبیان شده است. او می گوید:" احادیث صحیح از امامان معصوم علیهم السلام در مورد نزول آیه ی ولایت در شأن علی علیه السلام هنگامی که انگشتر خود را در حال رکوع صدقه داد، متراتر است." او در تفسیر آیه ی ولایت می گوید: واژه  «ولی» در این جا به معنای «ولایت در تصرف» است. کاربرد واژه امامت در معنای ولایت مانند این است که بگوییم فلانی ولی محجول می باشد؛ بنابر این «ولی» کسی است که امور شما را سزپرستی می کند و در این امر از خود شما مقدم تر است و او تنها خداست و رسول او و علی علیه السلام هستند. تنها علی علیه السلام است که صفات ایمان ، اقامه نماز و دادن زکات در حال رکوع در وی جمع شده و این آیه در مورد او نازل گردیده است. خداوند در این آیه، ولایت را برای خود و پیامبرش و علی علیه السلام بر سیاقی یکسان، ثابت کرده و چون ولایت خدا ولایت عام است، ولایت پیامبر صلی الله علیه و آله و ولی نیز مانند آن و بر همان شیوه است.
به این ترتیب ولایت مذهبی ، معنوی و وصایت سیاسی امام علی علیه السلام در نظریه ولایت به اثبات می رسد.
آیه  تبلیغ رسالت:
آیه ی تبلیغ (آیه 67 سوره مائده) می گوید:«ای پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است کاملاً بر مردمان برسان؛ اگر چنین نکنیم رسالت او را انجام نداده ای. خداوند تو را از شر مردم نگاه می دارد...» شرف الدین می گوید: این آیه نص آشکاری دارد که بیان می کند اگهپر پیامبر صلی الله علیه و آله وفات نماید و علی علیه السلام را به جانشینی خویش تعیین ننماید، کاری نشایسته انجام داده است این امر به نظر او از آن جا برمی خیزد که پیامبر صلی الله علیه و آله از سوی خداوند، مأمور جانشین کردن علی علیه السلام است. به عقیده شرف الدین انجام این رسالت از چندان اهمیتی برخوردار بوده که خداوند چنان پیامبر صلی الله علیه و آله را در مضیقه قرار می دهد که نزدیک است او را تهدید نماید. این گونه استدلال ها در نظریه امامت، تعیین وصایت و خلافت امام علی علیه السلام را تأیید می کند.
دومین دسته از مبانی اندیشه شیعه برای تعییت مفاهیم و پایه ریزی ساختار معرفتی خود، سنت نبوی است. واقعیت و شخصیت امام علی علیه السلام در تاریخ اسلام برای پایه گذاری این ساختار دارای اهمیت فراوان است. شیعیان در بنای ساختار معرفت سیاسی خود به گفتار،رفتار و تقریر پیامبر صلی الله علیه و آله ،(برگرفته از منابع روایی شیعه و اهل سنت) استناد می کنند. در ریز به بررسی سه روایت از پیامبر صلی الله علیه و آله در این زمینه می پردازیم:
حدیث «دار» اشاره به یکی از رویدادهای صدر اسلام دارد که طی آن پیامبر بیش از آشکار شدن اسلام در مکه فرمان آیه ی شریفه «وَ أنذِر عَشِیزَتَکَ الأقزَبِینَ» «و خاندان خود را انذار بده» خانواده خود را به دین اسلام دعوت کردند اما به جز امام علی بن ابی طالب علیه السلام کسی به پیامبر صلی الله علیه و آله پاسخ مثبت نداد. در این جا بود که پیامبر فرمود: "این مرد،برادر و وصی و خلیفه من در میان شما است. پس به او گوش دهید و او را فرمان برید".
این حدیث به عقیده شیعیان ، جانشینی امام علی علیه السلام آشکارا ثابت می شود و هیچ دلیلی بر نفی این وصیت وارد نشده است. از این رو شیعیان معتقد است به فرض اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام ارتحال وصیتی درباره خلافت نکرده باشد. جانشینی امام علی علیه السلام از پیش اثبات شده بود.
حدیث منزلت:
این حدیث از روایاتی است که تفکر شیعه برای اثبات مرجعیت سیاسی امام علی علیه السلام پس از پیامبر به آن استناد می کند. بر اساس این حدیث ، پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت خود به امام علی علیه السلام را نسبت موسی به هارون همانند کرد و او را خلیفه خود پس از خود قرار داد و به امام علی علیه السلام فرمود: تو ولی همه مردان و زنان مؤمن پس از من هستی.
حدیث ثقلین:
شعیه برای اثبات عصمت امامان دوازده گانه (مقوله ای شناختی) و لزروم تمسک به آنان (مقوله ی تکلیفی) به این حدیث استناد می کند. بر اساس این حدیث ، پیامبر صلی الله علیه و آله پس از خود دو امانت را در میان امت اسلامی به جا گذاشته است ؛ قرآن و اهل بیت. شعیه از این روایت چنین برداشت می کند که اهل بیت، عهده دار حفظ سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نگه داشتن آن از هر گونه دستبرد هستند . اهل بیت علیهم السلام بر اساس این حدیث ، نگاهبان سنت و همان صادقان راستین هستند که در قرآن بیان شده: «اِنّا نَحنُ نَزلِنا الذَّکر و اِنّا لَه لَحافِظون».
شرف الدین، حدیث ثقلین و حدیث کاغذ و قلم را موافق یکدیگر دانسته و می گویند اگر این دو سخن پیامبر صلی الله علیه و آله تأمل کنی که می فرماید: «بیایید برایتان چیزی بنویسم که پس از آن هرگز گمراه نشوید» و «در میان شما چیزی به یادگار می گذارم که اگر به آن تمسک کنید هرگز گمراه نمی شوید و آن کتاب خدا و عترتم است»، در می یابی که موضوع هر دو حدیث، یک چیز است و پیامبر صلی الله علیه و آله در هنگام بیماری تنها خواسته است که آنچه را که در حدیث ثقلین فرموده با تفصیل بیشتری بنویسد؛ اما به دلایلی از این کار منصرف شد...
او در جای دیگر از این حدیث برای بیان وظیفه مسلمانان استفاده کرده و می گوید این حدیث جهت گیری رفتاری مسلمانان را بیان می کند. شرف الدین این حدیث را نصی در وجود پیروی از اهل بیت علیهم السلام و حرمت مخالفت به آنان می داند.


منابع:
1-سید شرف الدین عاملی، المراجعات، مراجعه 12، ص 38-51.
2- همان،ص 49
3- قادری، پیشین. ص 1899-191
4- شرف الدین عاملی، المراجعات، ص 156
5- المراجعات، ص 158
6- همان، ص 131
7- همان، ص 42
8- المراجعات، الفصول المهمة فی تألیف الأمة، ص 95

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
|بر بال اندیشه|

» بـا قـرار دادن کـد لـوگـوی حمـایتی مـا در سایـت یـا وبـلاگ خود، ضمن یـاری در جهت گســترش عقــاید، زمیــنه آشنـایـی دیــگر کاربـران را بـا ایـن سایت فراهـم آوریـد.

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران